چرا پوشش متفاوت مجری تلویزیون حاشیه‌ساز شد؟

طی چند سال اخیر، به نظر می‌رسد لباس مجریان زن در صداوسیما نوعی هماهنگ شدن و همراهی با واقعیات متعارف جامعه باشد.

انگار واقعیت‌های سرسخت اجتماعی، این رسانه را متقاعد کرده در چارچوب ضوابط شرعی، به آسانگیری‌ها و تسامح‌هایی تن بدهد. کاش البته «جام جم» در شرایط اقتدار بیشتری به چنین نرمش‌های معقولی گردن می‌نهاد.

حضور یک مجری زن با پوششی کم سابقه در اجرای برنامه‌ای تلویزیونی، واکنش گسترده‌ای در محافل خبری و رسانه‌ای داخلی و خارجی به دنبال داشت. ژیلا صادقی از گویندگان و مجریان برنامه‌های تلویزیونی در یکی از آخرین اجراهای خود به جای استفاده از پوشش معمول و متعارف مجریان (چادر یا مانتو) از ترکیب کت و دامن و شال استفاده کرد تا به این ترتیب، اولین زنی باشد که نه به عنوان میهمان یا کارشناس برنامه، بلکه به عنوان مجری یک برنامه زنده تلویزیونی، لباسی متفاوت بر تن کرده است.

چرایی تغییر

اگرچه لباس جدید خانم صادقی از جهت میزان پوشانندگی، کمترین تفاوتی با مانتو یا حتی چادر ندارد اما نفس این تغییر در نظر برخی از تحلیل گران مسائل اجتماعی، آغازی برای پذیرش رسمی «گونه‌های دیگری از پوشش زنان» از سوی صداو سیما تفسیر شده است. به گمان این مفسران، موضوع به ظاهر ساده‌ای مثل استفاده یک مجری زن از کت و دامن، نشانه‌ای از تغییر در سیاست‌های صداو سیما در حوزه پوشش بانوانی است که در رسانه ملی فعالیت می‌کنند. البته می‌توان گفت که صداو سیما مانند بسیاری از دستگاه‌های رسمی دیگر طی سال‌های گذشته برای بانوان و حتی آقایان همکار، پوششی به مثابه لباس فرم مشخص کرده بود و اکنون در فرم این لباس تغییراتی را ایجاد کرده است.

اگرچه نفس این تغییر به دلیل انکه صرفا اقدامی شکلی است به طور طبیعی نمی‌تواند موضوع مهمی باشد لیکن به دلیل جایگاه حاکمیتی رسانه ملی توجهات زیادی را به خود جلب کرده و منشاء تحلیل و تفسیرهای زیادی شده که قطعا بسیاری ازآن‌ها نیز بهره‌ای از واقعیت ندارد. برخی این اقدام را به تصمیم گیری در سطح کلان برای اتخاذ رویکردی آسان گیرانه‌تر در حوزه حجاب تفسیر کرده‌اند. استدلال این تحلیل گران این است که در ساختار فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مجریان صداوسیما به طور سنتی، نمایندگان و حاملان گفتمان رسمی نظام دانسته می‌شوند و به این اعتبار نوع پوشش آن‌ها بازنمایی رسمی الگوی حجاب مطلوب یا آنگونه که برخی می‌پسندند «حجاب تراز» از طریق قاب صداوسیما است.

این گروه معتقدند رسانه ملی، همواره برای مجریان و گویندگان زن، الگوی حجاب حداکثری را اعمال کرده است اما چندی است که در چارچوب همین الگوی حداکثری، تساهل‌ها و آسانگیری‌هایی به عمل آورده است. از مدتی پیش، رنگ‌های متنوع به مانتوها رسیده است. چندی است که الزام مقنعه برداشته شده و زنان گوینده و مجری، مجاز به استفاده از شال و روسری‌های رنگی شده‌اند. گاهی حتی مجریان، لباس‌های رنگارنگ و شاد اقوام ایرانی را بر تن می‌کنند و به اجرای برنامه می‌پردازند. در تمام این مصداق‌ها سیاست‌های لباس، ضمن پوشش حداکثری با تحولاتی در فرم و ظاهر مواجه شده اند.

بسیار روشن است که این تحلیل حداقل در بخش مربوط به تغییر سیاست‌ها پیرامون اصل حجاب نمی‌تواند به واقعیت نزدیک باشد چرا که پوشش جدید مجری صداو سیما از نقطه نظر ماهیتی هیچگونه تفاوتی با گذشته که مخدوش کننده اصل حجاب باشد نداشته است

در حال حاضر پوشش‌های بانوان در سطح جامعه از نقطه نظر تنوع و رنگ تفاوت‌های قابل توجهی با پوشش یا لباس فرم بانوان در قاب تلویزیون دارد و در صورتی که مدیران صداو سیما با اتخاذ رویکرد جدید ضمن تحفظ بر رعایت دقیق پوشش حداکثری مجریان زن در این رسانه، تلاش دارند فاصله خود با پوشش متعارف زنان در پهنه اجتماع امروز ایران را تاحدودی ترمیم کنند اقدامی قابل توجه است.

تاکتیک انتخاباتی با کت و دامن!

در مقابل و در مقابله با این تحلیل، کسانی قائل به این هستند که اولا با تکیه بر یک مصداق واحد نمی‌توان تغییر یا تسامح صداوسیما در سیاست لباس و بازنمایی پوشش زنان مجری را نتیجه گرفت؛ ثانیا رفتارهایی مثل تنوع در لباس را صرفا باید ابتکار فردی شخص مجری یا تهیه کننده برنامه یا حتی مدیر شبکه دانست و این به تنهایی کافی نیست که شاهدی بر تغییر نهادی در رویکرد صداوسیما در عرصه لباس باشد.

این گروه ترجیح دادند این تغییر نه چندان غیر عادی را با عینک سیاست زدگی تحلیل کنند و آن را آسانگیری‌ها و تسامحاتی مقطعی در آستانه نزدیک شدن به ایام انتخابات به حساب آورند. این دسته مدعی‌اند در تمام ادوار انتخابات در کشور، صداوسیما شرایط و حال و هوایی متفاوت پیدا می‌کند. بسیاری از کسانی که تا پیش از ایام انتخابات، امکان حضور و نمایش در قاب این رسانه را نداشته‌اند در حال و هوای انتخاباتی کشور، سهمی از امواج جام جم را از آن خود می‌کنند. مجریان و گویندگان نیز هم در گفتار و هم در نمود و نمایش ظاهری، آزادترند و دست بازتری دارند.

بنابراین تحلیل، تاب آوری صداوسیما، هم در برابر سخنان صریح و انتقادی میهمانان و هم در برابر رفتارها و پوشش‌های نامتعارف مجریان و برنامه سازان، بیش از آنکه نشانه‌ای از تحول ساختارمند باشد، حکایت از یک رفتار مقطعی برای افزودن بر مشارکت‌های انتخاباتی مردم دارد!

اگرچه در فضای سیاست زدگی این تحلیل شاید با اقبال هم مواجه شود اما چنین رویکردها و تفاسیری حتما آلوده به نوعی عوام زدگی است و عنصر محوری آگاهی و تشخیص جامعه هوشمند ایران را در نظر نمی‌گیرد و طبیعتا نمی‌تواند نافذ باشد.

توجه رسانه ملی به وجود تنوع درجامعه

در نهادهای رسانه‌ای فراگیر، خصوصا سازمانی مثل صدا وسیما که نهاد رسمی نظام در حوزه رسانه است، لباس فقط ابزاری برای پوشش نیست، حتی فقط ماهیتی زیبایی شناسانه و بصری ندارد. لباس و پوشش در این رسانه همان چیزی است که برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی از آن با تعبیر «کالای نمادین» یاد می‌کنند. کالاهای نمادین، از نشانه‌های کلیدی طبقه هستند و باعث تشخص و تمایز می‌شوند. به این اعتبار شک نیست که صداوسیما از اهمیت کالای نمادینی مثل پوشش و لباس مجریانش نمی‌تواند به سادگی غفلت کند.

فرایندی که طی چند سال اخیر، لباس مجریان و گویندگان زن در این رسانه را در خط تحول قرار داده به نظر می‌رسد نوعی توجه به وجود تنوع در جامعه وتلاش برای نمایندگی کردن سلائق متعارف، آن سوی دیوارهای جام جم باشد. هنوز در خاطر مخاطبان هست که زمانی نه چندان دور، نوع و رنگ لباس گویندگان و مجریان صداوسیما محدود به یکی دو رنگ تیره بود.

کمترین حد از چهره‌پردازی وگریم با برخی مقاومت‌ها و اعتراضات مواجه می‌شد. اکنون به نظر می‌رسد وجود تنوع در جامعه به عنوان واقعیتی غیر قابل کتمان، صداوسیما را متقاعد کرده است که در تئوری‌های مصرف فرهنگی اش، به ذائقه‌های دیگر در اجتماع نیز نظر کند و در چارچوب ضوابط شرعی، به آسانگیری‌ها و تسامح‌هایی مبادرت نماید.

برای یک رسانه فراگیر، مطلقا فضیلت نیست که خود را در چارچوب نامنعطفی از باورهای یک سویه محبوس کند و در مقابل واقعیت‌های عرفی جامعه مقاومت نماید. همین مقدار که صداو سیما پذیرفته است یک مجری، حصار محدود لباس‌های یکدست و یک شکل را بشکند و قبول کرده که با رعایت ضوابط شرعی، تنوع پوشش را مجاز و مقبول بداند نشانگر آن است که هم قوه عاقله در رسانه ملی به درستی بدنبال افزایش جذب مخاطب با سلیقه‌های مختلف است و هم واقعیتی به نام قدرت مدنی می‌تواند ساختارهایی که پیشتر سلب و بکسویه نگر بوده‌اند را دچار قبض و بسط کند.

منبع: نور نیوز
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه