مرگ تنها رئیس جمهور ۱۰۰ ساله آمریکا

کارتر چگونه متحد آمریکا را به دشمن درجه یک آمریکا بدل کرد؟

جیمی کارتر، سی‌ونهمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا (۱۹۷۷–۱۹۸۱)، یکشنبه ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴ از دنیا رفت. ابتدا به مرور مختصری بر زندگی نامه و سپس رویکرد‌های سیاسی او خصوصا در قبال ایران می پردازیم، نام کارتر با انقلاب ایران و به خصوص بحران گروگانگیری گره خورده است.

جیمز ارل کارتر جونیور، متولد ۱ اکتبر ۱۹۲۴ در پلینز (ایالت جورجیا، آمریکا) بود. در آکادمی نیروی دریایی آمریکا تحصیل کرد و در سال ۱۹۴۶ با مدرک مهندسی فارغ‌التحصیل شد و در همان سال با روزالین اسمیت ازدواج کرد. تاکنون او طولانی‌ترین عمر را در میان رؤسای‌جمهور آمریکا داشته است.پیش از ورود به عالم سیاست به‌عنوان افسر نیروی دریایی خدمت کرد و سپس در تجارت کشاورزی بادام‌زمینی که تجارت خانوادگی آنها بود، فعالیت کرد.بین سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ فرماندار جورجیا شد و در این مدت از برابری نژادی و اصلاحات حکومتی حمایت کرد.

مرگ تنها رئیس جمهور ۱۰۰ ساله آمریکا/ نام جیمی کارتر با انقلاب ایران گره خورده است/کارتر چگونه متحد آمریکا در خاورمیانه را به دشمن درجه یک آمریکا بدل کرد؟

 مهمترین چالش‌های کارتر در  دوران ریاست جمهوری 
بحران گروگان‌گیری ایران (۱۹۷۹–۱۹۸۱): طی آن ۵۲ آمریکایی به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته شدند.مشکلات اقتصادی هم چالش دیگر جیمی کارتر بود، شامل تورم بالا و بیکاری گسترده.تهاجم شوروی به افغانستان هم این موضوع باعث تیره شدن روابط آمریکا و شوروی شد.

 سیاست کارتر در قبال ایران

سیاست جیمی کارتر در قبال ایران به دلیل پیچیدگی‌ها و تحولات سیاسی آن زمان، بحث‌برانگیز و مورد نقد قرار گرفته است. نکته مهم این بود که شاه ایران از رقیب کارتر در انتخابات ریاست جمهوری 1977 حمایت کرد و همین ریشه بسیازی از اختلافات کارتر و شاه بود.

 کارتر سیاست خارجی خود را بر اساس حقوق بشر و انتقاد از دیکتاتوری‌های متحد آمریکا، از جمله رژیم شاه ایران، بنا نهاد. این سیاست به دنبال محدود کردن فروش تسلیحات به کشورهایی بود که حقوق بشر را نقض می‌کردند و تلاش داشت تا از طریق تعدیل رویکردهای سرکوب‌گرانه، از انقلاب‌های اجتماعی جلوگیری کند. در ابتدا، کارتر حمایت خود را از محمدرضا شاه پهلوی اعلام کرد و حتی در سفری در سال ۱۳۵۶ به تهران، ایران را "جزیره ثبات" نامید. با این حال، با افزایش اعتراضات داخلی، کارتر تحت فشار قرار گرفت تا سیاست خود را تغییر دهد.

سیاست جیمی کارتر در قبال ایران به دلیل پیچیدگی‌ها و تحولات سیاسی آن زمان، بحث‌برانگیز و مورد نقد قرار گرفته است. نکته مهم این بود که شاه ایران از رقیب کارتر در انتخابات ریاست جمهوری 1977 حمایت کرد و همین ریشه بسیازی از اختلافات کارتر و شاه بود.

 با نزدیک شدن به انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، کارتر با مشاوران امنیتی خود درگیر بحث‌هایی درباره چگونگی مواجهه با انقلاب شد. در حالی که برخی معتقدند کارتر به دنبال حفظ شاه بود، مخالفان کارتر استدلال می‌کنند که او به اشتباه به جای حمایت از شاه، با مخالفان وارد گفتگو شد.اما پس از انقلاب، بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام  در تهران به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های سیاست خارجی کارتر تبدیل شد. او در نهایت تصمیم به عدم حمله نظامی به ایران گرفت، هرچند که بخت خود را با عملیات ناموفق حمله به طبس آزموده بود و عملا چاره ای جز کنار گذاشتن حمله نظامی مستفیم و سراسری به ایران نداشت و در واقع ناتوانی خود را برای ایران فاکتور کرده بود!

 سیاست‌های کارتر نسبت به ایران
رابطه کارتر با ایران پیچیده و تحت تأثیر سه عامل اصلی بود: اولویت دادن به حقوق بشر، حمایت از شاه، و واکنش به انقلاب ایران.

 حمایت های کارتر از محمدرضا شاه پهلوی
 ایران در دوران محمدرضا شاه پهلوی یک متحد کلیدی آمریکا در خاورمیانه بود که نقش مهمی در تأمین نفت و مقابله با نفوذ شوروی ایفا می‌کرد.سیاست دوگانه: کارتر تلاش کرد حمایت از شاه را با فشار بر او برای انجام اصلاحات سیاسی و بهبود وضعیت حقوق بشر ترکیب کند. در نتیجه این رویکرد دوگانه کارتر، جایگاه شاه در داخل ایران تضعیف شد و مشروعیت او روز به روز کاهش یافت.

 مواجه کارتر با انقلاب ایران (۱۹۷۸–۱۹۷۹)
عدم درک عمیق انقلاب: دولت کارتر نتوانست میزان نارضایتی مردم ایران از شاه و قدرت تأثیرگذاری امام خمینی را به‌خوبی ارزیابی کند. تلاش‌ها برای حفظ یک دولت میانه‌رو و حامی آمریکا در ایران بی‌نتیجه ماند و منجر به سقوط شاه و تشکیل جمهوری اسلامی شد.

 کارتر و بحران گروگان‌گیری سفارت آمریکا در ایران (۱۹۷۹–۱۹۸۱)
انقلابیون ایرانی سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند و ۵۲ آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفتند. این اقدام واکنشی به حمایت آمریکا از شاه و پذیرش او برای درمان در آمریکا بود. او ابتدا به مذاکره و تحریم‌های اقتصادی روی آورد.

تلاش برای عملیات نجات (عملیات پنجه عقاب) نیز شکست خورد و به اعتبار او آسیب زد. این بحران نماد فروپاشی روابط آمریکا و ایران شد و به‌شدت وجهه کارتر را تضعیف کرد.بحران گروگان‌گیری و سپس حمله نظامی آمریکا به طبس شکاف عمیقی میان دو کشور ایجاد کرد که تأثیرات آن همچنان پابرجاست. این بحران زمینه‌ساز دهه‌ها تنش در روابط دوجانبه شد، از جمله اختلافات درباره برنامه هسته‌ای ایران و تحریم‌های اقتصادی.

عملیات پنجه عقاب در صحرای طبس چه بود؟

عملیات پنجه عقاب (Operation Eagle Claw) که در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰) برای آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در تهران طراحی شده بود، با شکست مواجه شد. دلایل این شکست عبارتند از:

مشکلات فنی هلیکوپترها: هشت هلیکوپتر برای این عملیات اعزام شدند، اما تعدادی از آن‌ها با مشکلات فنی مواجه شدند. یکی از هلیکوپترها دچار نقص هیدرولیک شد و دیگری نشانه‌هایی از ترک برداشتن پروانه را نشان داد. در نهایت، تنها پنج هلیکوپتر به صورت عملیاتی به محل رسیدند که کمتر از حد نصاب برای ادامه عملیات بود.

طوفان شن: طوفان شن غیرمنتظره در صحرای طبس باعث شد که هلیکوپترها در فرود و برخاست با مشکلات جدی مواجه شوند. این شرایط آب و هوایی به عنوان یکی از عوامل اصلی شکست عملیات شناخته می‌شود.

در طول ریاست جمهوری جیمی کارتر، عملیات نظامی مهم دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، به شرح زیر است:

عملیات طوفان (Operation Cyclone): این عملیات در واقع یک برنامه طولانی مدت بود که در زمان ریاست جمهوری کارتر آغاز شد و به مدت ده سال ادامه یافت. هدف این عملیات، حمایت از مجاهدین افغان علیه نیروهای شوروی بود که در ۱۹۷۹ به افغانستان حمله کرده بودند. کارتر دستور داد که به مجاهدین سلاح و کمک مالی داده شود تا بتوانند در برابر شوروی مقاومت کنند. این عملیات به عنوان یکی از اقدامات مهم در سیاست خارجی آمریکا در زمان جنگ سرد در نظر گرفته می‌شود و نقش مهمی در تصمیمات بعدی آمریکا در منطقه داشت.

کارتر دستور داد که به مجاهدین افغانی سلاح و کمک مالی داده شود تا بتوانند در برابر شوروی مقاومت کنند. این عملیات به عنوان یکی از اقدامات مهم در سیاست خارجی آمریکا در زمان جنگ سرد در نظر گرفته می‌شود

این عملیات با توجه به زمان شروع آن در دوره کارتر، یکی از مهم‌ترین اقدامات نظامی در دوره حکومت او بود، هرچند که به یک عملیات نظامی به معنای کلاسیک نبود و بیشتر شامل پشتیبانی اطلاعاتی و تسلیحاتی می‌شد.

 پیامد‌های رویکرد کارتر برای ایران
سیاست‌های منحصر‌به‌فرد کارتر و وقایع دوران ریاست‌جمهوری او تأثیرات عمیقی بر وضعیت ایران داشت. انقلاب ایران به پایان ائتلاف نزدیک ایران و آمریکا منجر شد، که این مسئله برای آمریکا در خاورمیانه یک شکست استراتژیک محسوب می‌شد. ایران تبدیل به یک دشمن اصلی شد که سیاست های ضدآمریکایی‌اش تا به امروز ادامه دارد. همچنین انقلاب ایران و تأسیس حکومت توسط امام خمینی، نظم سیاسی و ایدئولوژیک جدیدی را در منطقه ایجاد کرد. نفوذ آمریکا در ایران با احساسات ضدغربی جایگزین شد و این مسئله چشم‌انداز ژئوپلیتیک منطقه را کاملا تغییر داد.

مرگ تنها رئیس جمهور ۱۰۰ ساله آمریکا/ نام جیمی کارتر با انقلاب ایران گره خورده است/کارتر چگونه متحد آمریکا در خاورمیانه را به دشمن درجه یک آمریکا بدل کرد؟

در سفر کارتر به تهران، شاه یکی از عجیب ترین اشتباهات سیاسی اش را مرتکب شد، در حالی که تنها سه روز از روز عاشورا می گذشت او جام شرابش را به افتحار رئیس چمهورآمریکا مقابل دوربین ها بالا برد!

تعهد کارتر به حقوق بشر محور اصلی سیاست او بود اما در مقابله با واقعیت‌های ژئوپلیتیکی دشوار بود. نادیده گرفتن عمق نارضایتی‌های مردم ایران و قدرت انقلاب باعث شد سیاست‌های آمریکا ناکام بماند. هرچند سیاست‌های او در قبال ایران به زعم خودش با ارزش‌های اخلاقی‌اش سازگار بود، اما نتوانست پیچیدگی‌های بحران ایران را به‌درستی مدیریت کند. عملکرد او در این زمینه معمولاً به‌عنوان نمونه‌ای از شکست سیاست خارجی آمریکا مطرح می‌شود، هرچند نگاه بلندمدت او به دیپلماسی، صلح و حقوق بشر همچنان بخشی از میراث ماندگار اوست.

اصول سیاست خارجی کارتر چه بود؟

سیاست خارجی جیمی کارتر، چهل و دومین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، بر چندین اصل کلیدی استوار بود که از جمله آنها می‌توان به تمرکز بر حقوق بشر، دیپلماسی و کاهش تنش‌های جهانی اشاره کرد. جیمی کارتر، با وجود اینکه دوره ریاست جمهوری او با چالش‌های بسیاری همراه بود، تأثیرات پایداری بر سیاست خارجی و داخلی روسای جمهور بعدی ایالات متحده گذاشت. در اینجا به برخی از این تأثیرات اشاره می‌شود:

سیاست خارجی:
تمرکز بر حقوق بشر: کارتر با قرار دادن حقوق بشر در مرکز سیاست خارجی خود، یک الگو برای روسای جمهور بعدی فراهم کرد. اگرچه این رویکرد همیشه به طور مستقیم دنبال نشد، اما بسیاری از روسای جمهور بعدی تا حدی به این موضوع توجه کردند. به عنوان مثال، باراک اوباما در دیپلماسی خود بر حقوق بشر تأکید داشت.

دیپلماسی و مذاکره: میانجیگری کارتر در پیمان کمپ دیوید، نشان داد که چگونه دیپلماسی می‌تواند به حل مناقشات بین‌المللی کمک کند. این رویکرد در دوره‌های بعدی نیز توسط رؤسای جمهور مانند جورج بوش پدر در پایان جنگ خلیج فارس و باراک اوباما در توافق هسته‌ای با ایران به کار رفت.

تنش‌زدایی با شوروی: اگرچه کارتر با تهاجم شوروی به افغانستان مواجه شد، تلاش‌های او برای تنش‌زدایی و کنترل تسلیحاتی با شوروی راه را برای مذاکرات بعدی هموار کرد که در دوره ریگان به توافقاتی مانند INF (نابودی موشک‌های هسته‌ای میان‌برد) انجامید.

در سیاست داخلی، مسائل انرژی یکی از میراث های مهم کارتر بود،  تأسیس وزارت انرژی توسط کارتر و تمرکز بر کاهش وابستگی به نفت خارجی، تأثیر بلندمدتی بر سیاست‌های انرژی آمریکا داشت. روسای جمهور بعدی نیز به این مسئله توجه داشتند

در سیاست داخلی، مسائل انرژی یکی از میراث های مهم کارتر بود،  تأسیس وزارت انرژی توسط کارتر و تمرکز بر کاهش وابستگی به نفت خارجی، تأثیر بلندمدتی بر سیاست‌های انرژی آمریکا داشت. روسای جمهور بعدی نیز به این مسئله توجه داشتند، به ویژه در تلاش‌ها برای توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و امنیت انرژی.  کارتر تلاش‌هایی برای اصلاحات در سیستم سیاسی آمریکا انجام داد، از جمله اصلاحات در نحوه انتخاب مقامات فدرال. این تلاش‌ها، اگرچه همیشه موفق نبودند، اما به بحث‌های بعدی در مورد اصلاحات سیاسی دامن زد.  تلاش‌های او در زمینه محیط زیست و حفاظت از منابع طبیعی، راه را برای سیاست‌های زیست‌محیطی بعدی هموار کرد. به عنوان مثال، اوباما با اجرای توافق پاریس و سیاست‌های محیط زیستی خود، این رویکرد را ادامه داد.

تمرکز بر حقوق بشر:
حقوق بشر به عنوان یک اصل کلیدی: کارتر به طور آشکار سیاست خارجی خود را بر اساس حقوق بشر تنظیم کرد. او فروش تسلیحات به کشورهایی که حقوق بشر را نقض می‌کردند، محدود کرد و به اعمال فشار دیپلماتیک بر رژیم‌های سرکوب‌گر پرداخت.

سیاست‌های دیپلماتیک:

معاهدات پاناما: یکی از موفقیت‌های بزرگ کارتر در دیپلماسی، امضای معاهدات پاناما بود که کنترل کانال پاناما را به پاناما بازگرداند و نمادی از پایان سلطه‌گری آمریکا در آمریکای لاتین دانسته شد.

پیمان کمپ دیوید: کارتر با میانجیگری بین اسرائیل و مصر، به امضای پیمان صلح کمپ دیوید رسید که اولین پیمان صلح رسمی بین یک کشور عربی و اسرائیل با میانجگری آمریکا  بود.

به طور کلی، سیاست خارجی کارتر تلاشی برای تغییر جهت از سیاست‌های سخت‌گیرانه به سمت دیپلماسی و اصولی‌تر شدن رویکرد آمریکا در عرصه بین‌المللی بود، اما با چالش‌های پیچیده و بعضاً ناکامی‌هایی همراه شد.

در میان روسای جمهوری بعدی آمریکا،اوباما شباهت جالبی با کارتر دارد، کارتر و اوباما هردو از روسای جمهور دموکرات آمریکا بودند، هم کارتر و هم اوباما، با شعارهایی مبتنی بر تغییر و اصلاح به قدرت رسیدند.  هر دو رئیس‌جمهور تلاش کردند تا سیاست‌های خارجی مبتنی بر حقوق بشر و دیپلماسی به جای تهاجم نظامی را پیش ببرند. کارتر با جایزه صلح نوبل و اوباما با دیپلماسی هسته‌ای ایران و توافقات بین‌المللی شناخته شدند.

در میان روسای جمهوری بعدی آمریکا،اوباما شباهت جالبی با کارتر دارد، کارتر و اوباما هردو از روسای جمهور دموکرات آمریکا بودند، هم کارتر و هم اوباما، با شعارهایی مبتنی بر تغییر و اصلاح به قدرت رسیدند.  هر دو رئیس‌جمهور تلاش کردند تا سیاست‌های خارجی مبتنی بر حقوق بشر و دیپلماسی به جای تهاجم نظامی را پیش ببرند. کارتر با جایزه صلح نوبل و اوباما با دیپلماسی هسته‌ای ایران و توافقات بین‌المللی شناخته شدند. کارتر با تأسیس وزارت انرژی و اوباما با تلاش‌های زیست‌محیطی و توافق پاریس نشان دادند که انرژی و محیط زیست برایشان اهمیت ویژه‌ای دارد.

چرا کارتر از ریگان شکست خورد؟

شکست جیمی کارتر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰ ایالات متحده دلایل متعددی داشت:

بحران گروگان‌گیری ایران:
ناتوانی در آزادسازی گروگان‌ها: عدم موفقیت در حل بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا در تهران به یک نقطه ضعف بزرگ برای کارتر تبدیل شد. شکست عملیات نظامی "پنجه عقاب" برای نجات گروگان‌ها، به عنوان یک ناکامی بزرگ تلقی شد و موجب افزایش نارضایتی عمومی شد.

مشکلات اقتصادی:
رکود تورمی (Stagflation): دوره کارتر با مشکلات اقتصادی شدیدی همراه بود. ترکیبی از تورم بالا، بیکاری زیاد و رشد اقتصادی کند، به یک نارضایتی گسترده منجر شد.

بحران انرژی:
صف‌های بنزین: کارتر با بحران انرژی و کمبود بنزین مواجه بود که باعث ایجاد صف‌های طولانی در پمپ بنزین‌ها شد و این مسئله به عنوان نمادی از ناکارآمدی دولت او به کار رفت.

مسائل داخلی و اعتماد عمومی:
تضعیف اعتماد عمومی: رویدادهای داخلی مانند رسوایی‌های سیاسی و ناکارآمدی در مدیریت بحران‌های مختلف، اعتماد عمومی به دولت کارتر را تضعیف کرد.

رقابت درون حزبی و عدم حمایت:
رقابت با تد کندی: کارتر در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات با چالش جدی از سوی سناتور تد کندی روبرو شد که نشان‌دهنده عدم وحدت درون حزبی بود.

تهاجم شوروی به افغانستان:
پایان دتانت: حمله شوروی به افغانستان و پاسخ کارتر با تحریم‌ها و بایکوت بازی‌های المپیک، به افزایش تنش‌های جنگ سرد انجامید و به نوعی نشان‌دهنده ناتوانی در کنترل روابط بین‌المللی تلقی شد.

رقیب قوی:
رونالد ریگان: رونالد ریگان به عنوان نامزد حزب جمهوری‌خواه، با پیام‌های مثبت و وعده‌های اقتصادی و امنیتی، توانست بسیاری از رأی‌دهندگان را جذب کند. ریگان به عنوان یک رهبر قوی و کاریزماتیک، تصویری قوی‌تر از کارتر ارائه داد.

فعالیت‌های کارتر پس از ریاست‌جمهوری
کارتر به‌عنوان یکی از فعال‌ترین و تأثیرگذارترین رؤسای‌جمهور سابق آمریکا شناخته می‌شود. مرکز کارتر را در سال ۱۹۸۲ تأسیس کرد و هدف آن ترویج دموکراسی، حقوق بشر و ریشه‌کنی بیماری‌ها است. برای تلاش‌هایش در حل مناقشات و فعالیت‌های بشردوستانه جایزه صلح نوبل را در سال ۲۰۰۲ دریافت کرد. او چندین کتاب نوشته است، از جمله خاطرات، تحلیل‌های سیاسی، و تأملاتی در مورد ایمان و مسائل اجتماعی.

کارتر به‌عنوان یکی از فعال‌ترین و تأثیرگذارترین رؤسای‌جمهور سابق آمریکا شناخته می‌شود. مرکز کارتر را در سال ۱۹۸۲ تأسیس کرد و هدف آن ترویج دموکراسی، حقوق بشر و ریشه‌کنی بیماری‌ها است.

در نهایت میتوان گفت جیمی کارتر، چهل و دومین رئیس‌جمهور ایالات متحده، شخصیت و عملکرد او در طول دوران ریاست جمهوری و پس از آن، با نکات مثبت و منفی متعددی همراه بوده است.  کارتر به عنوان یکی از صادق‌ترین رؤسای جمهور شناخته می‌شود. او با رویکردی اصولی و تأکید بر حقوق بشر، به عنوان یک رهبر اخلاقی معرفی شد. کارتر با شیوه زندگی ساده خود، حتی پس از ریاست جمهوری، شهرت یافت. او به عنوان فردی که به خانه خود بازگشت و به کارهای عادی مانند ساخت خانه برای نیازمندان پرداخت، تصویری متفاوت از رؤسای جمهور سابق ارائه داد.

مرگ تنها رئیس جمهور ۱۰۰ ساله آمریکا/ نام جیمی کارتر با انقلاب ایران گره خورده است/کارتر چگونه متحد آمریکا در خاورمیانه را به دشمن درجه یک آمریکا بدل کرد؟

اظهانظرهای تاریخی و جملات قصار جیمی کارتر:

جیمی کارتر، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، در طول زندگی سیاسی و بشردوستانه خود اظهارنظرهای مهم و تأثیرگذاری داشته که برخی از آن‌ها عبارتند از:

جزیره ثبات: در سفرش به ایران در سال ۱۳۵۶ (۱۹۷۷ میلادی)، کارتر ایران را "جزیره ثبات" نامید، که بعدها به دلیل وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ارزیابی او در سیاست خارجی یاد می‌شود.

مسئله فلسطین: کارتر به عنوان یکی از منتقدان سیاست‌های اسرائیل در قبال فلسطین شناخته می‌شود. او در کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش، از جمله در کتاب "فلسطین: صلح، نه آپارتاید"، رفتار اسرائیل را با آپارتاید مقایسه کرده است.

بحران گروگان‌گیری ایران: کارتر در مصاحبه‌ای پس از ریاست جمهوری خود به این موضوع اشاره کرد که عدم حمله نظامی به ایران برای آزادی گروگان‌ها، به قیمت شکست در انتخابات ۱۹۸۰ تمام شد. او اظهار داشت که می‌توانست "ایران را از نقشه جهان محو کند" اما از این اقدام اجتناب کرد تا از کشته شدن مردم بی‌گناه جلوگیری کند(!)

اهریمن ضروری: جیمی کارتر در سخنرانی دریافت جایزه گفت: "جنگ گاهی اوقات ممکن است یک اهریمن ضروری باشد؛ ولی فارغ از این‌که چقدر ضروری باشد، همواره اهریمنی است و هرگز امر خیری نیست."

درباره دونالد ترامپ: کارتر یکی از منتقدان سیاست‌های دونالد ترامپ بود. او در یک مصاحبه گفت که ترامپ "یک دروغگو" است و سیاست‌های او را به شدت نقد کرد.

منبع: تابناک
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه