معاون اول رئیس جمهور چه کسی می شود؟

در دولت مسعود پزشکیان نیز جایگاه معاون اولی از اهمیت بالایی برخوردار شده و گمان می‌رود نخستین حکم رئیس‌جمهوری منتخب، روشن شدن تکلیف این صندلی باشد. چرا که با توجه به شرایط فوق‌العاده حاکم بر اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور، باید هر چه سریعتر سکاندار این جایگاه مشخص‌ شود.

اولین «شنبه» بعد از پیروزی مسعود پزشکیان در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری، گمانه‌زنی‌ها هم درباره صاحبان آینده صندلی‌های دولت آغاز شده است.

یکی از مهمترین کرسی‌های دولت‌ها، کرسی معاونی اولی است؛ صاحب این صندلی از اختیاراتی نه مانند رئیس‌جمهوری اما در حد رئیس‌جمهوری برخوردار است. اصل ۱۲۴ قانون اساسی اشعار دارد: «رئیس‌جمهور می‌تواند برای‌ انجام‌ وظایف‌ قانونی‌ خود معاونایی‌ داشته‌ باشد. معاون‌ اول‌ رئیس‌جمهور با موافقت‌ وی‌ اداره‌ هیات‌ وزیران‌ و مسئولیت‌ هماهنگی سایر معاونت‌ها را به‌ عهده‌ خواهد داشت».

معاون اول رئیس‌جمهوری تاثیر زیادی در جهت‌گیری و سمت و سوی دولت دارد. این جایگاه بیشتر مربوط می‌شود به امورات اجرایی کشور و می‌توان گفت معاون اول، کپی برابر اصل رئیس‌جمهوری است؛ البته در اهمیت جایگاه.

اما نکته دیگر در ارتباط با جایگاه معاون اولی، این است که در سال‌های اخیر، بخصوص بعد از خروج ایالات متحده از برجام، معاون اول رئیس‌جمهوری بیش از هر کار دیگری، سامان دادن به امورات اقتصادی دولت را در اولویت قرار داد. به عبارت دیگر در این شرایط، معاون اول به عنوان قرمانده اقتصادی‌دولت نیز فعالیت می‌کرد.

از سال ۹۷، اسحاق جهانگیری، به نوعی سکاندار و هدایت‌کننده تیم اقتصادی دولت نیز بود.

این موضوع در ارتباط با دولت ابراهیم رئیسی هم صادق بود و محمد مخبر نیز چنین جایگاهی برخوردار شد؛ البته گفته می‌شود در بسیاری از موارد، این مخبر بود که دولت را هدایت می‌کرد.

حالا در دولت مسعود پزشکیان نیز جایگاه معاون اولی از اهمیت بالایی برخوردار شده و گمان می‌رود نخستین حکم رئیس‌جمهوری منتخب، روشن شدن تکلیف این صندلی باشد. چرا که با توجه به شرایط فوق‌العاده حاکم بر اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور، باید هر چه سریعتر سکاندار این جایگاه مشخص‌ شود.

گزینه‌های زیادی برای نشستن بر صندلی معاونت اولی مسعود پزشکیان مطرح می‌شود؛ البته مه برخی از گزینه‌هایی‌ که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی‌دیده می‌شوند، مشخصا گزینه‌سازی هستند و می‌خواهند از طریق مطرح کردن نام فلان فرد، یا به عبارت بهتر با فضاسازی، رئیس‌جمهوری منتخب و مشاورانش را تحت فشار رسانه‌ای قرار دهند تا چهره مدنظرشان در فهرست نامزدهای معاون اولی قرار گیرد.

اما گزینه‌های دیگری برای‌معاون اولی در رسانه‌ها مطرح هستند که از بقیه محتمل‌تر و البته نامدارتر هستند؛ از «محمدجواد ظریف» و «علی طیب‌نیا» بعنوان مهمترین این نام‌ها یاد می‌شود.

ظریف؛ کینگ میکر ۱۴۰۳

«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه دولت‌های حسن روحانی است که در این انتخابات نقشی اساسی ایفا کرد؛ بسیاری معتقدند او King Maker (شاه‌ساز-این اصطلاح ارتباطی با سیستم سیاسی‌پادشاهی‌ ندارد) این انتخابات بود؛ منظور از اصطلاح King Maker(شاه‌ساز) در ادبیات سیاسی این است که فردی به غیر از نامزد انتخابات، نقش اصلی و مهمی در پیروزی آن نامزد ایفا می‌کند؛ ظریف را هم بابت نقش‌آفرینی و تاثیرگذاری گسترده در کمپین انتخاباتی‌ پزشکیان، King Maker می‌نامند.

ظریف برای رای‌آوردن پزشکیان و مهمتر، رای نیاوردن سعید جلیلی، کفش آهنی پوشید و شهر به شهر برای سخنرانی‌ رفت؛ سخنرانی‌هایی داغ که بخش زیادی از شوراندن تحریم‌کنندگان انتخابات برای رای دادن را به دوش کشید.

اما مهمترین نقش‌آفرینی جواد ظریف، همراهی او با مسعود پزشکیان در یک میزگرد سیاست خارجی بود که بصورت زنده پخش می‌شد؛ او ۱۰ دقیقه پایانی برنامه را نطقی آتشین کرد که تمام اتهامات و حملات تندروها در ۱۰-۱۱ سال قبلش را پاسخ داد و هرچی آنها رشته بودند را پنبه کرد. همین امر باعث شد تا دوباره ظریف به دوران محبوبیت خود در زمان مذاکرات هسته‌ای بازگردد.

به غیر از اینها اما آنچه مهمتر است، شرایط اقتصادی ویژه کشور است؛ شرایطی که پزشکیان دولت را تحویل می‌گیرد، شرایط اقتصادی وخیم و بحرانی است؛ از همین رو آنچه در دولت پزشکیان حرف اول را می‌زند، باید اقتصاد و کنترل تورم و مهمتر بازگرداندن قدرت خرید به سفره‌های مردم باشد که در طول سه سال گذشته، بصورت روزانه کوچک می‌شد.

اما یا توجه به شرایط موجود کشور، عمده مشکلات اقتصادی که منجر به تورم و تلاطم بازار ارز می‌شود، به نحوی، مستقیم یا غیرمستقیم به تحریم‌ها بازمی‌گردد؛ تحریم‌هایی که زمانی در دولت روحانی می‌توانستند زدوده شوند اما به دلایلی نشد. حتی در طول سه سال دولت رییسی هم فرصت احیای برجام بود که باز هم نشد! با قرار گرفتن ظریف در سمت معاون اولی، بارقه‌هایی برای زدودن تحریم‌ها باز می‌شود؛ چرا که او می‌تواند از تجربه‌هایی که در دولت‌های روحانی پیدا کرده، استفاده کند و به همراه دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه، مذاکراتی برای زدودن تحریم‌ها را داشته باشد و فرصتی تاریخی برای ایرانیان را پدید آورد؛ از این جهت که راه حل مسائل اقتصادی نیز از جاده‌ی دیپلماسی و روابط بین‌المللی می‌کذرد؛ تجربه سه سال دولت رییسی و دولت‌های احمدی‌نژاد نشان داده که نمی‌توان ارتباط با دنیا را قطع کرده و صرفا با تکیه بر توان داخلی کشور را اداره کرد؛ گرچه که می‌توان اداره کرد، اما هزینه‌های گزافی را هم باید از جیب مردم برای چنین نوع مدیریتی پرداخت شود. ضمن اینکه حضور ظریف می‌تواند یادآور همان خاطرات خوش دوران برجام باشد که سفره‌های مردم بزرگتر و بهتر از امروز بود.

با این وجود ظریف خودش بارها و بارها تکرار کرده که در این دولت هیچ پستی نخواهد پذیرفت؛ حتی در رابطه با سمت معاون اولی هم که در روزهای اخیر مطرح شده، حداقل دو مرتبه اعلام کرده که این سمت را هم نخواهد پذیرفت؛ همین عصر سه‌شنبه در جمع کارآفرینان باز هم بر این موضع خود تاکید کرد: ظریف گفت: «بنا داریم دولت جوانی تشکیل شود و واقعا قرار نیست افرادی مانند من که بارها مسئولیت داشته ایم دوباره در این دولت مسئولیت بگیریم، در دوره تبلیغات ریاست جمهوری بارها تاکید کرده ام که من ظریف در دولت مسئولیتی نمی خواهم و برای پست و مقام نیامده ام، حتی پست معاون اولی را به خاطر پست و مقامش حاضر نیستم بپذیرم.»

گرچه خودش تاکید بر نپذیرفتن کرده، اما برخی معتقدند در این شرایط ظریف می‌تواند برای حل مشکلات اقتصادی در سطح بین‌المللی راهگشا باشد.

خاطرات خوش مهار تورم

علی طیب‌نیا وزیر اقتصاد دولت اول روحانی است؛ ایرانیان از طیب‌نیا خاطرات خوبی به خاطر دارند؛ وقتی دولت از احمدی‌نژاد به روحانی منتقل شد، کشور در یک بحران عمیق اقتصادی فرو رفته بود؛ وضعیتی شبیه به این روزهای دولت سیزدهم.

تورم سرسام‌آور بود و بازار ارز هم مانند کشتی بی‌لنگری بود که «کژ می‌شد و مژ می‌شد» و به شدت ناآرام بود.

طیب‌نیا با در دست گرفتن سکان مهمترین وزارتخانه اقتصاد توانست تورم و بازار ارز را به ساحلی امن برساند و رشد منفی اقتصادی را به رشد مثبت تبدیل کند. او موفق شد تورم آن روزها را کنترل کند و به واسطه ثبات و آرامشی که توافق جامع هسته‌ای(برجام) برای کشور به ارمغان آورده بود، توانست اقتصاد کشور را به نقطه‌ای برساند که تورم تک‌رقمی شود و رشد اقتصادی مثبت. از همین بابت است که مردم ایران، طیب‌نیا را به عنوان معدود وزرای اقتصادی می‌شناسند که توانست تورم و گرانی به ارث برده از دولت قبل از خود را متوقف کند و حتی کاهش دهد.

سه روز مانده به پایان مهلت تبلیغات در دور دوم انتخابات، طیب‌نیا با حضور در کمپین پزشکیان و دیدار با او، از این نامزد انتخابات اعلام حمایت کرد و به عنوان برگ برنده پزشکیان در دور دوم انتخابات مطرح شد. بازخورد مثبت حضور طیب‌نیا در افکار عمومی آنقدر بود که سازمان تحت مدیریت مدیران جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را مجبور کرد تا در مناظره‌های تلویزیونی، به شکل واضحی روی اظهارات طیب‌نیا در دهه قبل تمرکز کند و از این طریق خواست تا پزشکیان را به چالش بکشاند؛ صداوسیما با اتخاذ چنین رویکردی نشان داد که تصورات مبنی بر بازتاب‌ مثبت حضور طیب‌نیا در کمپین پزشکیان، بیش از آنچه بود که ناظران انتظار داشتند.

حالا طیب‌نیا بعنوان گزینه‌ای‌ برای معاون اول رئیس‌جمهوری مطرح است؛ چهره‌ای که برخی‌ معتقدند به سبب چالش‌های سنگین اقتصاد و اوضاع وخیم اقتصادی برجا مانده از دولت سیزدهم، حضور او می‌تواند هم به لحاظ روانی و هم به لحاظ عملی، آثار مثبتی خواهد داشت.

حالا اینجا پزشکیان است که باید با ژنرال‌هایی که در کنار خود دارد، بهترین انتخاب را برای این وضع موجود داشته باشد؛ وضعیتی که بانیان آن در کمین نشسته‌اند تا با کوچکترین لغزش از سوی دولت چهاردهم، برای آن بحران‌آفرینی کنند.

 

منبع: خبر آنلاین
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه