مهاجران ایرانی در آمریکا؛ فرصت یا تهدید

صالح اسکندری/ کارشناس مسائل سیاسی

 امروزه دیاسپورا به عنوان جوامع هویت خواه دور از وطن و مهاجرینی که احساس خود آگاهی و نیاز به هویت جمعی و ارتباط با حاکمیت وطنی می‌کنند، یک فرصت و یکی از مولفه‌های قدرت برای کشور‌ها محسوب می‌شود. دیاسپورای بزرگ هندی و چینی و نحوه سیاست گذاری دولت‌ها برای ارتباط با این دسته از مهاجرین و به خصوص نسل‌های دوم و سوم آن‌ها تجارب ذی قیمتی را در زمینه هویت سازی و استفاده از ظرفیت‌های موجود به دست می‌دهد که می‌توان با بومی سازی برخی از این روش‌ها و اتخاذ راهکار‌های جدید در خصوص بهره مندی از ظرفیت‌های دیاسپورای ایرانی چاره اندیشی کرد.  

 اگر چه مسئله ایرانیان خارج از کشور به خصوص مهاجرین ایرانی مقیم آمریکا به عنوان بزرگترین دیاسپورای ایرانی خارج از کشور موضوع جدیدی نیست و در دولت‌های مختلف پس از دفاع مقدس یکی از دستور کار‌های همیشگی بوده است، لکن پس از گذشت ۴۵ سال پس پیروزی انقلاب اسلامی و با سازمان‌های عریض و طویلی که متولی مسائل مربوط به مهاجرین ایرانی هستند، اعم از وزارت خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور و دبیرخانه‌های استانی آن و ... هنوز تا وضعیت مناسب در سیاستگذاری و عملیات در این حوزه فاصله بسیاری وجود دارد.

بر این اساس، اولین گام برای صورت بندی سیاست‌ها و راهکار‌های جدید "آسیب شناسی" ساختار‌ها و اقدامات در ۴۵ سال گذشته است.

گام دوم؛ شناخت نسبت به دیاسپورای ایرانی است.

گام سوم؛ درک نیاز‌های مهاجرین ایرانی در خارج از کشور و نسل دوم ایرانیان مقیم آمریکاست.

گام چهارم؛ برآورد میزان منفعت این دسته از افراد برای کشور و چگونگی بالفعل کردن ظرفیت‌های آنهاست.

گونه شناسی مهاجرین خارج از کشور 

از منظر زمان خروج از کشور می‌توان چهار موج اصلی را در خصوص دیاسپورای ایرانی بررسی کرد.

موج اول: از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۵۷؛ طبقات مرفه و بالای جامعه و وابستگان اداری و سیاسی به رژیم پهلوی 

موج دوم:  از آغاز جنگ تحمیلی تا سال ۱۳۷۳؛ خروج برخی نخبگان علمی و اساتید دانشگاه پس از انقلاب فرهنگی و مهاجرت به خاطر شرایط سخت دفاع مقدس

موج سوم: از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۸؛ در این موج علاوه بر مرفهین طبقات ضعیف نظیر کارگران و پناه جویان نیز به مهاجرین اضافه شدند و موج گسترده‌ای در مهاجرت به ژاپن و برخی کشور‌های اروپایی برای کارگری و یا پناهندگی رخ داد

موج چهارم: از سال ۱۳۸۸ تا کنون؛ در این موج به واسطه تنش‌های سیاسی فتنه ۸۸  و گسترش روابط ایران با غرب به خصوص پس از مذاکرات هسته‌ای در دولت یازدهم و سیاست‌های مشوق دولت یازدهم برای مسافرت‌های خارج از کشور و گشایش‌های بین المللی شاهد موج جدید از مهاجرین بودیم که البته با روی کار آمدن ترامپ دچار محدودیت‌هایی شد.

به لحاظ گرایشات سیاسی و اجتماعی دیاسپورای ایرانی شاهد نوعی ناهمگونی هستیم که می‌توان آن‌ها را ذیل این دسته بندی گنجاند؛

۱- لیبرال ها، سلطنت طلب‌ها و دموکراسی خواهان متمایل به آمریکا

۲- چپ ها، منافقین و گروه‌های تندرو

۳- خاکستری‌ها و افرادی که نه معاند نظام هستند و نه موافق آن 

۴-  حزب اللهی‌ها و مهاجرین ولایی

به لحاظ تحصیلات حدود نیمی از ایرانی‌های مقیم خارج از کشور در مقطع تحصیلی کارشناسی و بالاتر از آن هستند. متاسفانه نزدیک به ۹۰ درصد نسل دوم ایرانیان مهاجر یعنی فرزندانی که در آمریکا به دنیا آمده اند با زبان فارسی ناآشنا یا کم آشنا هستند. به اذعان ایرانیان مقیم آمریکا پدر و مادر‌ها اصرار دارند که با فرزندان خود به زبان انگلیسی صحبت کنند!

در برخی نسل‌های دوم ازدواج دختران ایرانی مسلمان با مردانی از ادیان دیگر حساسیت خود را از دست داده است و صرفا در دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی جهت ثبت رسمی مراسم صوری شهادتین در مساجد اجرا می‌شود سپس مراسم اصلی در کلیسا برگزار می‌شود.  

چه باید کرد؟

در اولین گام باید دیاسپورا را لایه بندی و سطح بندی کرد. نسل‌های اول و دوم را جدا نمود. برای فرزندان، مادران، زنان و شوهران جداگانه برنامه ریزی کرد. روش جذب مذهبی‌ها و حزب اللهی‌ها  با خاکستری‌ها و ... متفاوت است. دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در آمریکا اطلاعات نسبتا کاملی از ایرانیان مقیم آمریکا به غیر از معاندین و ضد انقلاب را دارد. اما  اقدامات ذیل می‌تواند به خصوص در آمریکا موثر باشد؛

۱- اهتمام به راه اندازی کمپ‌ها در ایالت‌های مختلف آمریکا به منظور برگزاری اردو‌های شبانه روزی توسط روحانیون خوش فکر و پر جاذبه انقلابی  به منظور برگزاری دوره‌های چند روزه برای خانواده‌ها و فرزندان مهاجرین ایرانی مقیم آمریکا – در این کمپ‌ها علاوه بر آموزش زبان فارسی، آموزش‌های عقیدتی همنشینی و موانست افراد با یکدیگر در تقویت هویت جمعی آن‌ها موثر خواند بود.

۲- تاسیس خانه ایرانیان خارج از کشور به منظور رتق و فتق امور حقوقی و اداری ایرانیان خارج از کشور زمانی که به ایران مراجعه می‌کنند به نحوی که با رجوع به این اداره کلیه کار‌های حقوقی، اداری و قضایی آن‌ها انجام شود و اینگونه نباشد که ایرانی مقیم خارج از کشور زمانی که به ایران مراجعه می‌کند در بین ادارات مختلف سرگردان باشد. در این ادرات که به منظور پاسخ گویی به نیاز‌های دیاسپورا تشکیل می‌شود می‌بایست مشاوران تخصصی و دانشگاهی به منظور بهره مندی ازظرفیت‌های نخبگان خارج از کشور وجود داشته باشد.

۳- شناسایی نخبگان انقلابی در ایالت‌های آمریکا که آن‌ها محور فعالیت و ارتباط گیری با نخبگان ایرانی باشند و از زمان خروج آن‌ها از کشور تا ورود به ایالت مربوطه و ثبت نام در دانشگاه بتوانند زمینه‌های ارتباط با آن‌ها را ایجاد نمایند.

۴- تولید محتوای دینی به زبان انگلیسی و توسط مولفین انگلیسی زبان برای نسل‌های جدید دیاسپورا به منظور پاسخ گویی به نیاز‌های واقعی آن‌ها

۵- توجه به صنایع دستی و ایجاد کارگاه‌های آموزشی به عنوان یک عنصر هویت ساز در خارج از کشور در کنار مساجد و مدارس ایرانی؛ هندی‌ها در این خصوص با توسل به بالیوود توانستند مشکلات هویتی دیاسپورای خود را حل کنند.

۶- ایجاد چت روم‌ها و شبکه‌های اجتماعی مخصوص ایرانیان خارج از کشور 

۷- ایجاد دوره‌های سبک زندگی برای زنان و مادران در کمپ‌ها که در آن تکنیک‌های ارتباط زوجین، طب اسلامی، صنایع دستی و ... در واکنش به توسعه طلاق در بین مهاجرین ایرانی آموزش داده می‌شود.

منبع: برنا
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه