زنجیره ناکارآمدی در فوتبال کی قطع میشود؟
فوتبال جام ملتهای آسیا تمام شد اینبار نیز قطر میزبان با موفقیت تمام و با پوشش رسانهای ارزنده و قابلتوجه در مس مدیا (رادیو-تلویزیون) و سوشال مدیا، یک رویداد بزرگ یا همان «مگا ایونت» را برگزار و جام قهرمانی را در دوحه نگه داشت.
ورزش بار دیگر نشان داد علاوه بر جنبههای اقتصادی، نقش مهمی در همبستگی و تقویت هویت ملی دارد و نظام اجتماعی کشور باید نگاه عمیقتر و جدیتری برای بهرهگیری از این ظرفیت داشته باشد. موفقیت قطر در قهرمانی و ایستادن بر قله فوتبال آسیا نشان داد موفقیت تصادفی نیست و محصول هدفگذاریهای واقعبینانه و برنامههای بلندمدت و اجرای راهبردهای موثر و پایش و ارزیابی مستمر برنامههاست. این فرآیند در تمام دنیا محکوم به موفقیت و نتیجهگیری است.
از ورود فوتبال به ایران حدود یک قرن میگذرد، اما در سالهای اخیر همواره فوتبال ایران با ناکامی روبهرو بوده است. دلایل اصلی نزدیک نیم قرن ناکامی فوتبال ملی و باشگاهی در رده امیدهای المپیک و بزرگسالان در سطح آسیا و جهان چیست؟ روشن است تقریبا تمام آن فرآیند حرفهای که کشورهای موفق آن را طی کردهاند در ایران دنبال نشده است. به عبارت دیگر در فوتبال ایران نه نظام حرفهای باشگاهی و نه نظام فوتبال ملی به درستی کار نمیکند و فاقد استانداردهای لازمند. باشگاهداری دولتی استقلال و پرسپولیس گواه روشنی از سیاستگذاری غلط و مدیریت شکستخورده است.
بعد از تعلیق فوتبال ایران در دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد، فدراسیون فوتبال صاحب اساسنامهای مستقل با نقشآفرینی مجمع شد، هرچند در انتخابات، رگههایی از دخالت دولت وجود دارد اما سوال این است آیا مجمع به نقش سیاستگذاری و نظارتی خود بر هیات رییسه و کمیتههای اجرایی واقف است؟ چرا اهداف و سیاستهای مجمع، به توسعه و حرفهای شدن فوتبال در سطوح ملی و باشگاهی نینجامیده است؟ آیا اعضای مجمع در طول این حدود 20 سال، بلوغ فکری و حرفهای لازم را برای تدوین سیاستها و نظارت نداشتهاند؟ آیا مجمع مستقل فدراسیون فوتبال ایران توانسته شایسته گزینی و شایستهسالاری را در نظام فوتبال کشور حاکم کند؟ کجای این فرآیند مشکل دارد؟ به نظر اگر توسعه و کامیابی و موفقیت فوتبال در ایران را میخواهیم باید برای تقویت مجمع فدراسیون و پاسخگو بودن آن توجه بیشتری کنیم. توسعه فوتبال ایران را نباید به توسعه زیرساختهای سختافزاری مانند استادیوم و فضای ورزشی و تمرینی محدود کرد. امروز توسعه نیروی انسانی باید اولویت اصلی مجمع فدراسیون فوتبال باشد. توسعه انسانی هم یعنی مدیران و فعالین صنعت فوتبال به دانش روز مدیریت مسلط شوند. سرمایه انسانی فوتبال حداقل هر سال در یک دوره بازآموزی و ارتقای مدیریت ورزشی و فوتبال با حضور اساتید بینالمللی شرکت کنند.
همچنین ارزیابیهای حرفهای (مدلهای امتیازی) و برگزاری آزمونهای تخصصی میتواند سطح فنی و مدیریتی اعضای حاضر مجمع را تقویت کند. طبیعتا حضور افراد متخصص، لابیهای خارج از چارچوب در انتخابات و تصمیمگیریهای مجمع را کاهش میدهد. کلام پایانی این است اگر به دنبال قطع زنجیره ناکارآمدی در فوتبال ملی و ظهور موفقیت پایدار و فرآیندی در فوتبال هستیم باید سرمایه انسانی فوتبال را تقویت و بهروز کنیم تا در مجمع و هیاترییسه شایستهگزینی و شایستهسالاری به جای گروهگرایی حاکم شود. مجمع قوی، فوتبال قوی میسازد.
نظر شما