دیپلماسی دولت چهاردهم چیست؟
رمزگشایی از عبارت جنجالی پزشکیان؛ «قصد صدور انقلاب را نداریم!»
ایران به جای حمایت از مخالفان داخلی دولت های متخاصم منطقه ای، روی گروه های متحدش در کشورهای دوست تمرکز کرده و در عین حال، با دولت های متخاصم رابطه برقرار می کند تا تنش ها را حتی الامکان کم کند.
اظهارات رئیس جمهور در رابطه با مذاکرات هسته ای و ارتباط با آمریکا در نخستین نشست خبری اش باعث گمانه زنی های مختلفی در رابطه با سیاست خارجی دولت چهاردهم شده است.
پیش از این نیز، بارها گفته شد که نقطه ثقل سیاست کلی دولت چهاردهم «سیاست خارجی» است. مسعود پزشکیان معتقد است بزرگترین مشکل اقتصاد ایران کمبود درآمد و سرمایه است و این مساله نیز تنها از طریق جذب سرمایه خارجی از طریق همسایگان میسر خواهد بود (اینجا بخوانید).
به جز شخص پزشکیان، برخی روشنفکران و تحلیلگران نزدیک به او نیز بر مساله اهمیت صد در صدی سیاست خارجی در رفع موانع اقتصادی و حتی افزایش امید اجتماعی تاکید کرده اند.
برای مثال، عباس عبدی تنها یک روز بعد از نشست خبری پزشکیان در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «مردم در زیست روزانه خود دیده اند که علت اصلی یا حداقل علت مهم بخشی از مشکلات مهم کشور، اختلال در روابط خارجی است. سیاست خارجی کشور را در حالت صفر و یک یا برد و باخت تعریف می کنیم. نتیجه آن تاثیرپذیری شدید ما از تغییر مواضع کشورهای دیگر است.»
به دلیل اهمیت موضوع دیپلماسی، بسیاری از ناظران و افراد عادی در مورد مواضع رئیس جمهور در رابطه با نحوه ارتباط با غرب و کشورهای همسایه کنجکاو بوده و بلافاصله بعد از پایان نشست خبری روی این مساله دست گذاشتند.
رمز گشایی از عبارت جنجالی پزشکیان؛ قصد صدور انقلاب را نداریم!
اما رئیس جمهور در نشست خبری خود چه گفت و کدام بخش از صحبت هایش بیش از همه مورد توجه و حتی مناقشه قرار گرفت؟ بدون شک مهم ترین بحث پزشکیان در نشست خبری دوشنبه، توصیه اش به ایالات متحده آمریکا بود.
رئیس جمهور خطاب به دولتمردان آمریکایی گفت: «پیام صریح ما برای دولتمردان آمریکا این است که به حقوق مردم ما احترام بگذارند و برای کشور ما توطئه نچینند... ما نه در فکر کشورگشایی و نه در فکر صدور انقلابمان به جایی هستیم... اگر دست از سر ما بردارند، رفتار و زندگی ما برای خیلی از جاها الگو است اما آنها افراد خوب و دانشمندان ما را ترور می کنند.»
از میان جملات ادا شده توسط رئیس جمهور جمله «ما در فکر صدور انقلابمان به جایی نیستیم» بیش از همه مورد توجه قرار گرفت. این مساله باعث شد گروه مخالف پزشکیان و مدافعان سعید جلیلی دست به کار شده و انتقادات شدیدی را به دولت بکنند.
در مهم ترین نمونه، امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس، در جلسه علنی روز سه شنبه گفت: «آقای پزشکیان گفتند ما به دنبال صدور انقلاب نیستیم، اما شما مجری قانون اساسی هستید و این اصل ۱۵۲ و ۱۵۴ است، باید به آن عمل کنید. گفتند ما با آمریکا برادریم، اما این عشق یک طرفه است! شما می خواهید با آنها برادر باشید، آنها نمی خواهند.»
فارغ از انتقادات اصولگرایان به پیام پزشکیان به آمریکا، بیشتر ناظران و تحلیلگران به دنبال کدگشایی عبارت مهم «ما به دنبال صدور انقلاب نیستیم» بودند. به راستی چرا رئیس جمهور این جمله را ادا کرد؟ مقصود او از این پیام چه بود؟
برخی در فضای مجازی مدعی شده اند که اشاره پزشکیان به مذاکرات آینده با آمریکا بوده است. پزشکیان با این پیام مدعی شده که ایران به جز مساله هستهای، می تواند بر سر مسائل منطقه ای نیز با آمریکا به توافق برسد. این مساله به خصوص در صورت روی کار آمدن ترامپ و جمهوری خواهان می تواند روند مذاکرات را تسریع ببخشد. اما آیا به راستی مقصود رئیس جمهور مذاکره با آمریکا بر سر مسائل منطقه ای و دست کشیدن از حمایت از جبهه مقاومت بوده است؟
با بررسی اظهارات قبلی پزشکیان و وزیر امور خارجه اش یعنی عباس عراقچی، متوجه می شویم که این برداشت درست نیست. پزشکیان بارها گفته که اولویت سیاست خارجه اش نه ارتباط با شرق و غرب بلکه رابطه با همسایگان است.
از سوی دیگر، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه دولت چهاردهم نیز بارها گفته است که اولویتش بهبود رابطه با کشورهای منطقه خواهد بود. همچنین، عراقچی در گفتگویی که اخیرا با صداوسیما داشته، تاکید کرده که دولت جدید حمایت قاطعی از «جبهه مقاومت» خواهد کرد و حاضر نیست بر سر متحدان منطقه ای اش با کسی گفتگو کند. عراقچی یکشنبه شب در تلویزیون گفت: «سیاست خارجی دولت چهاردهم حمایت بی حد و مرز از جبهه مقاومت و تقویت آن است و این مساله امروز یک واقعیت است که در منطقه قابل انکار نیست.» وزیر امور خارجه دولت چهاردهم همچنین بر این مساله تاکید کرد که دیگر اولویت دولت، احیاء برجام و ارتباط با غرب نیست: «برای منافع ما فرقی نمی کند چه کسی {در آمریکا و اروپا} طرف ما باشد. تماس هایی در گذشته با آمریکا بوده است، اکنون نیز خواهد بود. به نظر من فرقی ندارد که در آمریکا و اروپا چه کسی باشد، بلکه ما بر اساس منافع خود حرکت می کنیم.»
پیش از این، عراقچی در گفتگویی تاکید کرده بود که «برجام» مرده است و اگر مذاکرات جدیدی صورت بگیرد، احتمالا مبنای متفاوتی خواهد داشت. برخی چنین برداشت کرده بودند که گویی گفتگوهای جدید فراتر از مسائل هسته ای خواهد بود و شامل مسائل منطقه ای نیز می شود. با این حال، عراقچی در گفتگوی اخیرش با صدا و سیما از اظهار نظر قبلی اش عقب نشینی کرد و گفت: «می توانیم دوباره به فرمول برجام برگردیم و درست است که تاریخِ برخی قسمت های برجام گذشته، اما هنوز چارچوبی است که میتواند ما را به آینده رهنمون کند. اعضای برجام باید به درکی برسند که از موضع برابر وارد گفت وگو شوند.»
بنابراین، شکی نیست که مبنای سیاست خارجی دولت جدید ارتباط با همسایگان خواهد بود و بر خلاف دولت روحانی، ارتباط با غرب دیگر اولویت اول نیست. دقیقا همین مساله مورد توجه برخی تحلیلگران همسو با دولت بوده است. برای مثال، کوروش احمدی در «شرق» در تحلیلی به نقد سیاست خارجی دولت جدید پرداخت و نوشت: « تأکید بر اولویت کار با همسایگان که در برنامه ایشان {عراقچی و پزشکیان} مطرح است و در دولت قبلی نیز مورد تأکید بود، مهم و بجا است؛ چراکه علیالاصول سیاست خارجی کشورهای متوسط و کوچک عمدتا محدود به مناطق همجوار و تمرکز بر امور سیاسی، ژئوپلیتیک و امنیتی است. اما اینکه چه قرائتی از این اولویت داشته باشیم، حائز کمال اهمیت است. ایران با اکثر همسایگانش درگیر مسائل سیاسی، ایدئولوژیک، ژئوپلیتیک و رقابتهای منطقهای است که به امنیت مناطق مرزی ما نیز ربط مستقیم دارد. اما در این زمینه که ما از طریق کار با همسایگان بتوانیم کمک مؤثری به حل مشکلات اقتصادی کشور بکنیم، جای تردید وجود دارد.»
تغییر در سیاست منطقه ای؛ آری یا نه؟
اما هدف پزشکیان از بیان این عبارت که «ایران قصد صدور انقلاب را ندارد» چه بوده است؟ چرا پزشکیان باید چنین پیامی به آمریکا بدهد، در حالی که قصد مذاکرات جدی با غرب را ندارد؟
به نظر می رسد این مساله نیز در چارچوب اهداف اصلی دیپلماتیک دولت چهاردهم قابل تفسیر است. مسعود پزشکیان قصد بهبود روابط با همسایگان را دارد. همانطور که روزنامه شرق در مقاله اخیرش نوشته، بسیاری از این کشورها به لحاظ سیاسی متحد آمریکا و غرب هستند. بنابراین، برای بهبود روابط با همسایگان باید از تحریک همزمان غرب و کشورهای عربی اجتناب کرد و به طور ضمنی، رضایت آمریکا را از بهبود رابطه با کشورهای منطقه به دست آورد. شکی نیست که آن چیزی که باعث تحریک همزمان کشورهای غربی و متحدان عربی اش می شود، برخی فعالیت های منطقه ای ایران است.
اما کدام فعالیت های منطقه ای ایران باعث تحریک کشورهای عربی و غرب می شود؟ ایران دو دسته فعالیت دیپلماتیک – میدانی دارد:
الف. حمایت از دولت ها یا گروه های متحد غالبا شیعه در کشورهایی که رابطه خوبی با آنها دارد:
حمایت از حزب الله در لبنان، انصار الله در یمن، حشد الشعبی در عراق و جهاد و حماس در فلسطین از این جمله اند.
ب. حمایت از گروه های بالقوه متحد ایران در کشورهایی که رابطه خصمانه ای با آنها دارد:
حمایت از برخی گروه های شیعه در بحرین، شیعیان عربستان، اخوان المسلمین در مصر و ... از این جمله اند.
حمایت ایران از انقلابیون بحرین، مخالفان آل سعود و اخوان المسلمین در مصر باعث به هم خوردن رابطه اش با این سه کشور شد. این سه کشور نیز از این فرصت استفاده کرده و از آمریکا کمک خواستند و ایالات متحده نیز وارد مجادله و کشمکش با ایران شد. سیاست خارجی ایران از سال 2012 تا 2020 حول این اختلافات چرخیده و همواره به جریان اقتصادی و عادی سازی دیپلماتیک آسیب زده است. اوج این اختلافات بعد از جنبش بیداری جهان اسلام بود که باعث اوج گرفتن کشمکش های ایران و جبهه غربی – عربی گردید.
به نظر می رسد دولت پزشکیان سعی دارد این دست از فعالیت هایش را کاهش داده و مانند دولت قبل، روی بهبود روابطش با دولت های کشورهای منطقه تمرکز کند. از این رو می توان پیام «ایران قصد صدور انقلابش را ندارد» را در این چارچوب تفسیر و تبیین کرد: ایران به جای حمایت از مخالفان داخلی دولت های متخاصم منطقه ای، روی گروه های متحدش در کشورهای دوست تمرکز کرده و در عین حال، با دولت های متخاصم رابطه برقرار می کند تا تنش ها را حتی الامکان کم کند. این مساله ای است که از زمان دولت شهید رئیسی آغاز شد. شهید امیرعبداللهیان مقدمات بهبود روابط با عربستان، بحرین، کویت و مصر را فراهم کرد و اکنون نیز تیم عراقچی به دنبال تداوم راه او است.
باید دید نهایت این مسیر به کجا ختم می شود و آیا می تواند به جذب سرمایه خارجی که هدف اصلی دولت چهاردهم است منتج شود یا نه.
نظر شما