کابینه پیشنهادی پزشکیان؛ از جابجایی مرزهای سهم خواهی تا انتظار برای خروجی
«مخالفان پزشکیان در دوران تبلیغات میگفتند که او میخواهد دولت سوم روحانی را تشکیل دهد. امروز مشخص شد که سهم وزرای دولت رئیسی از تعداد وزرای دولت روحانی در دولت جدید بیشتر است: سه وزیر اطلاعات، نیرو و دادگستری از دولت رئیسی آمدهاند دو ۲ وزیر ارشاد و میراث فرهنگی از وزیران روحانی بوده اند!»
همان طور که محمدجواد ظریف گفته بود، اکثر پیش بینیها و گمانه زنیها درباره ترکیب کابینه پزشکیان خلاف واقع بود و رئیس جمهور، با ارائه اسامی وزرای پیشنهادی همگان را شگفت زده کرد؛ تقریباً کسی انتظار چنین فهرستی نداشت، احتمالاً تا یکی روز پیش، حتی خودش!
نکات زیر در این باره قابل ذکر است:
۱ - هر چند جوانگرایی به خودی خود، ارزش نیست ولی با توجه به دستورالعمل پزشکیان برای انتخاب وزرای دولت چهاردهم که در آن آمده بود ۶۰ درصد گزینههای پیشنهادی زیر ۵۰ سال باشند، انتظار میرفت متوسط سنی کابینه در همین حدود باشد ولی کابینه پیشنهادی، با متوسط سن ۶۰ سال، مسنترین کابینه جمهوری اسلامی شده است. باید دید غلبه تجربه گرایی بر جوانگرایی چه نتیجهای خواهد داشت؟
۲ - مخالفان پزشکیان در دوران تبلیغات میگفتند که او میخواهد دولت سوم روحانی را تشکیل دهد. امروز مشخص شد که سهم وزرای دولت رئیسی از تعداد وزرای دولت روحانی در دولت جدید بیشتر است: سه وزیر اطلاعات، نیرو و دادگستری از دولت رئیسی آمدهاند دو ۲ وزیر ارشاد و میراث فرهنگی از وزیران روحانی بوده اند!
۳ - معرفی احمد دنیا مالی برای وزارت ورزش و جوانان هم با بازنشر تصاویری از توئیت و رأی او در انتخابات اخیر جنجالی شده است: عکسی از رأی او که نام قالیباف بر روی آن نقش بسته بود و توئیتی که با کنایه به کاندیداتوری پزشکیان نوشته بود: نه به دولت مرعوب، نه به دولت مسدود.
حالا قرار است همین فردی که نه تنها به رقیب رای داده که به رئیس جمهور کنونی نیز تاخته و دولت او را پیشاپیش نکوهیده، عضو کابینه باشد!
حضور او در فهرست وزرای پیشنهادی، مرزهای سهم خواهی و سهم دهی را فرسنگها جابجا کرده است.
۴ - پزشکیان این انتظار را ایجاد کرده بود که سهم زنان و اهل سنت در کابینه، جدی باشد ولی تنها یک خانم در فهرست پیشنهادی او جا دارد و کسی از اهل سنت نیست. یادمان هست وقتی ظریف در آن برنامه تلویزیونی گفت که زن بودن و اقلیت مذهبی بودن امتیاز مثبت است، اصولگرایان چقدر بر او تاختند!
۵ - اصولگرایانی که در دوران انتخاب وزرا، مدام بر طبل «وفاق ملی» میکوبیدند، با همین شعار سهم قابل توجهی از دولت اصلاح طلب پزشکیان را نصیب خود کردند. البته یادمان هست که وقتی خودشان بر سریر دولت بودند، اصلاح طلبان را به ده فرسنگی پاستور هم راه نمیدادند و در میان خودشان هم قائل به خالصسازی بودند.
راستی حالا که قائل به وفاق ملی شدهاند در سایر قوا و نهادهای تحت کنترلشان نیز آن را عملی خواهند کرد؟ چنین به نظر نمیرسد!
۶ - گزینههایی مانند صالحی امیری، عراقچی، میدری، همتی، صادق، صالحی، هاشمی، سیمایی و نوری از نقاط قوت کابینهاند که نباید از کنارشان با بیاعتنایی گذشت.
در عین حال بیم آن میرود همین چند نفر نیز با مانع رأی اعتماد مواجه شوند. اگر چنین باشد، پزشکیان مغلوب بازی اصولگرایان خواهد شد زیر تحلیل این است که برای عبور سالم کابینه از مجلس، تن به سهمی دهی داده است و اگر سهم را بدهد و یاران اصلیاش را بزنند، بازی از همین اول خراب میشود.
۷ - محدودیتهای پزشکیان برای تعیین کابینه، برای همگان عیان است. با این حال، او نمیتواند به استناد محدودیتها و معذوریتها از زیر بار مسوولیت کابینهاش شانه خالی کند.
رأی دهندگان به او نیز شرط نکرده بودند که چه کسی وزیر بشود چه کسی نشود. آنها و نیز اکثر کسانی که در انتخابات مشارکت نکردند چند مطالبه جدی و آشکار داشتند که اصلی ترینشان این هاست: بهبود اوضاع اقتصادی به حدی که مردم ایران دارای معیشتی عادی شوند، اصلاح روابط خارجی کشور و کاهش موثر تحریمها و گشایشهای اجتماعی در زمینههایی مانند زنان و اینترنت و رسانه ها.
میدانیم که تحقق این مطالبات بحق، جز با تعامل دولت با بخشهای دیگر حکومت و سایر بازیگران سپهر سیاسی ایران میسر نیست. پزشکیان نیز که سالها در دولت و مجلس بوده، به خوبی با مناسبات قدرت آشناست. ترکیب کابینه را حمل بر بده بستان او برای تحقق خواستههای مردم میکنیم.
مردم از پزشکیان نتیجه کار را میخواهند، حالا چه با این کابینه و چه با هر ترکیب دیگری. بنابراین فراتر از ترکیب کابینه، باید منتظر خروجی باشیم.
اگر این تعامل ثمربخش باشد و به تحقق خواستههای اکثریت مردم منتهی شود که پیروزی همگانی دولت و ملت و نظام تحقق پیدا میکند. در غیر این صورت، نه تنها پزشکیان و دولتش از بین میروند، بلکه تتمه سرمایه اجتماعی موجود نیز بر باد میرود و شکست همگانی کشور را با هر آنچه در آن است، در بر میگیرد.
نظر شما