فرمانده سابق جنگ به بازنشستگیِ سیاسی فکر می کند؟
محسن رضایی کاندیدای ۱۴۰۳ نیست اما تلاش دارد از جایگاه «ریش سفیدی» ردپایی از خود در این انتخابات برجای بگذارد، از همین روست که اتاق کار او این روزها محل بروبیای آنهایی شده که تلاش شان راضی کردن برخی کاندیداها برای انصراف است. اما کدامیک؟
نامش سبزوار بود، سبزوار رضایی میرقاعد یک کارگرزاده از روستاهای اطراف مهد نفت ایران یعنی مسجد سلیمان.
آقا محسن را اولینبار شخص امام خمینی صدایش کرد. او که پس از چند تغییر همان ماههای نخست شد فرمانده سپاه پاسداران، مهمترین بازوی نظامی کشور. نه یک سال و دو سال که تا اواسط دهه ۷۰.
او بود که تمام روزهای جنگ را در مقام فرمانده پشت سر گذاشت.
از فرماندهی در دوران جنگ تا ماجرای پذیرش قطعنامه
از حصر آبادان و سقوط خرمشهر تا آزادسازی خرمشهر و حماسه فاو. از رمضان و کربلای چهار تا بیت المقدس و مرصاد. از جنگ جنگ تا پیروزی و مسیر قدس از کربلا میگذرد تا لحظه تلخ نگارش نامه شرایط واقع بینانه جنگ که منجر به پذیرش قطعنامه و آن جمله تلخ نوشیدن جام زهر توسط امام خمینی شد.
آقا محسن که روزگاری فرمانده جوانان شجاعدلی از متوسلیان و همت و باکری تا کاظمی و زین الدین و خرازی و باقر و حاج قاسم بود. او که اولین چالش های فرماندهی در سپاه را با احمد متوسلیان و اصرارش بر آزادی قدس آغاز کرده بود، این دعواها را تا بالاترین حدش در زمان اعتراض فرماندهان تهران پس از انتصاب حسین دهقان به فرماندهی سپاه تهران تجربه کرد. جایی که کار در پادگان امام حسن به قدری بالا گرفت که خواباندن قائله نیاز به دخالت مستقیم شخص امام خمینی پیدا کرد.
با این حال فتح خرمشهر با دلاوری و رشادت همزمان لشکر های فاتح خراسان، تهران و مازندران و تکاوران و تیپ های زرهای ارتش از او یک فرمانده پیروز ساخت. اگرچه هنوز درباره پیامهای به جای مانده از مذاکرات برای صلح پس از فتح فاو محل چالش میان مورخان جنگ تحمیلی شده است؛
«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم. و خدا می داند که اگر نبود انگیزه ای که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.»
و این فرازی از گفتار رهبر فقید انقلاب، امام خمینی است درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸، قطعنامهای که منجر به پایان ۸ سال دفاع مقدس شد. قطعنامهای که امام راحل پذیرش آن را برای خود چون نوشیدن جام زهر نامید. قطعنامهای که ۲۷ سال بعد در یک کشمکش سیاسی مشخص شد بخشی از دلایل پذیرش آن توسط فرمانده کل قوا، بوده است. ماجرای آن نامه را سردار افشار از فرماندهان وقت سپاه در برنامه دستخط چنین تعریف کرده:«آقا محسن به خواست آقای هاشمی لیستی بزرگ از ادوات نظامی که تا فتح بغداد نیاز بود را فراهم میکند و در قالب نامه به ایشان میدهد. همزمان نخست وزیر وقت«میرحسین موسوی» نامهای از شرایط اقتصادی کشور را در اختیار آقای هاشمی میگذارد و کنار هم قرار گرفتن این دو نامه منجر به پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام میشود.» اتفاقی که به گفته محسن رضایی سبب شد پس از پذیرش قطعنامه امام خمینی او را به حضور نپذیرد.
آقامحسن لباس نظامی را از تن در آورد
با پایان جنگ تحمیلی اما محسن رضایی تا سال ۷۴ فرمانده سپاه میماند و پس از عملیات مرصاد، با تبدیل این نیروی مردمی به یک سازمان نظاممند نظامی، سه نیروی کلاسیک هوایی دریایی و زمینی را تشکیل میدهد و سپاه به صورت نیروی کلاسیک نظامی تحت مدیریت آقامحسن سر و سامان میگیرد.
او پس از سال ۷۴ اما راهی ساختمان مجمع تشخیص مصلت نظام میشود. این بار در قامت دبیر این مجمع و باز در کنار مرحوم هاشمی که تازه از دولت کنار رفته است.در این سالها او کت و شلوار بر تن با ادامه تحصیلات در رشته اقتصاد در قامت یک دکترای اقتصاد خود را تئوریسین اقتصادی معرفی میکند.
استاد دانشگاه میشود و دیگر کمتر خود را یک استراتژیست نظامی به مردم معرفی میکند.
از رویارویی با احمدی نژاد در مناظره های ۸۸ تا کاندیداتوری های ادامه دار
ورود جدی به عرصه سیاست را از سال ۱۳۸۸ آغاز میکند وقتی به عنوان نامزد اصولگرای مستقل روبروی محمود احمدینژاد میایستد و با تکیه بر آرای استانهای لرنشین در انتخابات میماند و همراه با داود دانش جعفری رییس ستاد خود خواهان بازشماری آرای انتخابات هم میشود.
در میان مناظرهها او شاید یکی از جدیترین رقبای محمود احمدینژاد میشود. او که بهعکس کروبی عصبی نشد و بهعکس میرحسین موسوی وقتی اسیر حملات توفانی و خارج از عرف رییسجمهور منتخب شد، نلرزید.
وقتی احمدینژاد با تمسخر گفت آقا محسن شما جنگ را مدیریت کردی؟ با کمی مکث گفت نه پس شما جنگ را مدیریت کردی؟! و بعد با وارد کردن اصطلاح «شاخص فلاکت» به ادبیات سیاسی کشور ، شرح داد که دولت احمدینژاد چه بر سر زندگی مردم آورده است و چطور میلیاردها دلار نفتی نقشی در رونق اقتصادی کشور نداشته است.
او در آن انتخابات و همه نامزدیهای بعدی اش تنها توانست تنور انتخابات و رقابتها را کمی داغتر کند و هیچگاه رای بالایی کسب نکرد به طوری که این اواخر بخشی از شوخیهای مردم با انتخابات شده بود.
شوخیهایی که خودش در برنامه آقای جمهور گفته رصدشان میکند و از اینکه با این جوکها دل مردم شاد شود و لبخندی بر لبشان بنشیند، حس خوبی پیدا میکند از کنارشان گذشت. او که در سال ۸۸ پس از وقایع تلخ کهریزک و حادثه رخ داده برای فرزند یار نزدیکش، روح الامینی، از پیگیری کنندگان برای رسیدگی به پرونده سعید مرتضوی بود.
عملیات کربلای ۴ و یک فایل صوتی
آقا محسن در دهه ۹۰ اما موجی جدید از انتقادات را تجربه کرد. اینبار و با انتشار ویدیویی از او درباره عملیات شکست خورده کربلای ۴ با عبارت«عملیات فریب» آماج انتقادات شد. جملهای که با انتشار وسیع تصاویر شهدای این عملیات در شبکههای اجتماعی همراه شد و کار به جایی رسید که نیروهای سابقش برای دفاع از او به صفحه رسانه ملی و برنامه حالا خورشید رضا رشیدپور بیایند. سردار شهید قاسم سلیمانی که دو روز تمام در عملیات کربلای ۵ در کنار مرتضی قربانی روی پل مهندسی حوضچه ماهی در صف مقدم شلیک کرده بود، در یکی از معدود ارتباطهای زنده تلویزیونیاش خود را سپر کرد تا شرحی دهد بر جمله گفته شده از سوی آقا محسن.
از شائبه ها درباره بیماری تا حضور در دولت رئیسی
آقا محسن پس از پایان فعالیت در مجمع تشخیص درحالی که گاه و بیگاه لباس نظامی به تن می کرد، برای ۱۴۰۰ درحالی که درباره شرایط سلامتیشان ابهامهایی وجود داشت خود را نامزد شاخص اقتصادی معرفی کرد. لباس فوتبال پوشید و ویدیوی انتخاباتی اش را در چمن مصنوعی ضبط کرد تا ابهام درباره سلامتیاش را برطرف کند.
او که در مناظرهها ۱۰۰۰ تومانی در دست گرفت و گفت اعتبار را به پول ملی بر میگرداند و بعد از انتخابات هم دو سالی در مقام معاون اقتصادی در کابینه سید ابراهیم رییسی حضور داشت.
او که در دل مناظرههای سال ۱۴۰۰ از سوی عبدالناصر همتی وقتی خود را اقتصاددان مینامید، اینگونه مورد خطاب قرار گرفت:«آقای رضایی ما که یادمان است استادهای اقتصاد را با تکیه بر جایگاه تان به دفترتان میبردید و چطور مدرک اقتصادتان را گرفتید…»
تلاش برای ایفای نقش ریش سفیدی
محسن رضایی اما از سال ۹۸ سعی کرد در کنار. نامزدشدن های متوالی نقش تصمیم ساز بالادستی و ریش سفیدی را هم برای لیستهای مجلس ایفاء کند. او خود را در کنار حداد عادل و قالیباف در راس حلقه تصمیم ساز شورای ائتلاف می دانست اما در انتخابات ۱۴۰۲ به یکباره از قالیباف و حداد فاصله گرفت و اینبار به جلسات شاخههای تندروی اصولگرایی رفت که اتفاقا لیستشان توانست لیست حداد و قالیباف را شکست دهد. او در جلسات شریان حضوری پررنگ داشت و توانست خود را ریش سفید این گروه معرفی کند.
پس از حادثه تلخ شهادت سید ابراهیم رییسی و درحالی که همه با کاندیداتوریاش شوخی میکردند او یکباره انصراف داد و در نامه ای از دلایلش برای نیامدن گفت. او کاندیدا نشده اما از جایگاهی دیگر در این انتخابات فعال است، در روزهای ثبت نام کاندیداها دفترش محل رفت و آمد برخی کاندیداهایی بود که او را محل مشورت برای آمدن یا نیامدن قرار می دادند، بعد از اعلام اسامی کاندیداها نیز این رفت و آمدها ادامه یافته و بنا بر آنچه از خبرها و توئیت های او برمی آید اینبار تلاش ها معطوف به همگرا کردن کاندیداهای جریان انقلاب و راضی کردن آنها برای کنار رفتن به نفع کاندیدای با شانس بالاتر است.
گرچه هنوز کاندیدای مورد حمایت این طیف و آقا محسن رونمایی نشده اما به نظر می رسد رضایی اینبار هم تلاش دارد در همان مسیر ریش سفیدی نقش آفرینی کند و اینگونه خود را وارد جریان بازی انتخابات کند.
او که در همه این ۵۰ دهه اتفاقات و توفانهای تلخی را سپری کرده از روزهای تلخ چون کربلای ۴ و رمضان شهادت فرماندهان جوانش تا ماجرای پذیرش قطعنامه تا مشکلات درون خانواده و فوت فرزند تا همین بدل شدن به سوژه شبکههای اجتماعی عبور کرده اما سعی کرده خود را همچنان میانه بازی نگه دارد حتی اگر جریانهای همسوی اصولگرایی خیلی تمایلی به این حضورش نداشته باشند و گمانشان رسیدن زمان بازنشستگی این فرمانده ۷۰ ساله باشد.
نظر شما