امین الحسینی؛ مسلمانی که نتانیاهو او را متهم اصلی هولوکاست می داند

نتانیاهو یک مسلمان را متهم اصلی هولوکاست خواند. محمد امین الحسینی مفتی اعظم بیت‌المقدس و ملی‌گرای عربِ فلسطینی بود. او از دشمنان صهیونیسم و از اعضای حزب نازی بود و در تشکیل لشکر کوهستانی سیزدهم وافن اس‌اس نقش کلیدی داشت.

روز قبل، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی مدعی شد که آدولف هیتلر نمی‌ خواسته یهودیان را نابود کند و یک مسلمان به نام «حاج امین الحسینی» او را قانع کرده است که این کار را انجام دهد. نتانیاهو با این اظهارات که با مخالفت شدید یهودیان صهیونیست و مخالفان نازی ها هم روبه‌رو شده، سعی کرده ایده نفرت پراکنی از مسلمانان را شدت بخشیده و حتی هولوکاست را هم بر دوش آنان بیندازد. با وجود شکست این ایده، در دو روز اخیر، کنجکاوی ها در مورد شخص مورد ادعای نتانیاهو زیاد شده است. «حاج امین الحسینی» کیست و آیا یک نازی بوده و او هیتلر را قانع کرده است که یهودیان را قتل عام کند؟

روشنفکری که مبارز شد

MAal-Husayni

 

زندگی حاج امین الحسینی بروز و ظهور تام و کامل ایده مبارزه با صهیونیسم است. اگرچه امین الحسینی اشتباهاتی در زندگی سیاسی اش داشته اما یکی از اولین و مستحکم ترین مخالفان صهیونیسم بوده و سرتاسر عمر خود را صرف مبارزه با اسرائیل کرده است. حاج محمد امین الحسینی در سال ۱۸۹۷ میلادی در بیت المقدس به دنیا آمد. پدرش مفتی قدس و از اعضای خاندان مهم و پرنفوذ الحسینی بود که به همراه خاندان نشاشیبی طبقه متوسط و ثروتمند فلسطین را تشکیل می دادند. امین در کودکی تحت نظر پدرش، تعالیم اسلامی را فراگرفت و در نوجوانی راهی  دبیرستان شد و زبان فرانسه را آموخت. در جوانی نیز به مصر رفت و در الازهر شروع به تحصیل کرد.

مصر در آن زمان آبستن تحولات تاریخی بود. حمله ناپلئون بناپارت به مصر باعث شد که مصری ها نخستین ملت عرب باشند که با مدرنیته و تمدن غربی آشنا شوند. عبدالرحمان جبرتی در کتاب تاریخش وضعیت مدرنیته جدید فرانسوی ها و اروپا را شرح داد و از آنجا که استاد دانشگاه الازهر بود توانست نخستین حلقه از روشنفکران عرب را در زمان حمله ناپلئون به آفریقا به وجود آورد. بعد از جبرتی، فردی به نام رفاعه طهطاوی مسیر او را ادامه داد. او سفری به فرانسه داشت و بعد از فراگیری تعالیم فلسفی و سیاسی غرب، نطفه «نوگرایی اسلامی» را در الازهر به وجود آورد. همزمان با رفاعه و جریان نوگرایی الازهر، سید جمال‌الدین اسدآبادی و محمد عبده شاخه دیگری از نوگرایی اسلامی را به وجود آوردند که با ایده «بازگشت به سنت های اسلامی» و «اتحاد اسلامی» گره خورده بود. این دو جریان در الازهر به هم پیوند خوردند. محمد رشیدرضا، نماینده نوگرایی اسلامی و تلفیق کننده ایده های عبده و طهطاوی بود که در زمان دانشجویی امین الحسینی در الازهر درس می داد و تاثیر فراوانی بر امین جوان گذاشت.

امین الحسینی خیلی زود مجذوب ایده نوگرایی اسلامی و اتحاد جهان اسلام شد. با این حال، حوادث رخ داده در جهان اسلام باعث شد مسیر علمی و دانشجویی را رها کرده و برای تحقق هدفش یعنی ایجاد یک تمدن اسلامی باشکوه و مدرن وارد ارتش عثمانی شود. قبل از جنگ جهانی اول، «ترکان جوان» در استانبول به قدرت رسیده بودند. آنها ایده ترقی و تمدن را پی گرفته بودند و از این جهت مورد توجه روشنفکران عرب واقع شدند. با آغاز جنگ جهانی اول، امین الحسینی نیز مجذوب جنگ دولت ترکان جوان با متفقین شد و وارد ارتش گردید اما تحولات سریع جهان اسلام باعث شد از ارتش عثمانی جدا شود و راه دیگری برگزیند.

واقعه تکان دهنده جهان عرب و تغییر شخصیت امین الحسینی

muf2

ارنست نولته، متفکر آلمانی، معتقد است فروپاشی عثمانی و شکست طرح استقلال کشورهای عربی و فریب خورد رهبران عرب از فرانسه و انگلیس، نطفه اولیه اسلام گرایی در عصر جدید است. یاس و ناامیدی حاصل از این شکست سرتاسر وجود روشنفکران را فراگرفت و امین الحسینی نیز متاثر از این جریان گشت. امین الحسینی ایده «ایجاد ملت عرب» را با قدرت پی گرفت و سعی کرد آن را در زادگاهش یعنی فلسطین تحقق بخشد. در آن زمان، فلسطین تحت «قیمومیت» بریتانیا قرار داشت. همزمان، صهیونیست ها نیز شروع به لابی با انگلیسی ها کرده و آرام آرام به فلسطین مهاجرت می کردند. این اتفاق باعث درگیری امین الحسینی با انگلیسی ها و صهیونیست ها گشت.

افزایش مهاجرت یهودیان صهیونیست به فلسطین، باعث شد امین الحسینی مساله و آرمان اصلی خود را نابودی صهیونیست ها و اخراج آنها از فلسطین قرار دهد. هرچقدر صهیونیست ها بیشتر به فلسطین می آمدند، شدت مبارزه امین الحسینی با آنان بیشتر می شد. امین الحسینی که بعد از پدرش، مفتی بیت المقدس هم شده بود، شروع به مبارزه همه جانبه با صهیونیست ها کرد. در سال های اول حضور امین در بیت المقدس، مبارزات با صهونیسم جنبه علمی و فرهنگی داشت. او که هنوز تحت تاثیر جریان نوگرایی الازهر قرار داشت تلاش کرد در فلسطین مدرسه و دانشگاه بسازد. از آن سو، امین و دوستانش شروع به ایجاد احزاب، گردهمایی ها و کنفرانس های مختلف در جهان اسلام کردند تا به مسلمانان بقبولانند که مساله فلسطین مساله کل جهان اسلام است. این دو ایده که نشات گرفته از سنت نوگرایی اسلامی مصر بود با مقاومت انگلیس و خمودی حکام جهان اسلام شکست خورد.

مبارزه با اسرائیل؛ آرمان زندگی امین الحسینی

18254u.tif_crop

 

با شکست ایده مبارزه فرهنگی امین الحسینی، مبارزه با صهیونیست ها که حالا به قلب بیت المقدس نیز نفوذ کرده بودند، وارد فاز نظامی شد. نقطه آغاز درگیری های نظامی میان انگلیسی ها – صهیونیست ها  و طرفداران الحسینی «قیام بُراق» در سال 1929 بود. در این حادثه، یهودیانی که به دیوار ندبه آمده و شروع به برگزاری مراسم یهودی در میان مسلمانان کرده بودند با بومیان مسلمان منطقه درگیر شده بودند. در این حادثه چند ده نفر کشته شدند. امین الحسینی شروع به نشر اخبار این حادثه، دعوت مسلمانان به قیام و تقاضا از حکام عرب و مسلمان برای ارسال کمک به فلسطین کرد. او چند اتحادیه مهم در فلسطین تشکیل داد و مجمع عمومی اسلامی (المؤتمر الاسلامی العام) را در قدس برگزار کرد.

بعد از مدتی مبارزه فرهنگی و سیاسی، امین به عربستان رفت و از شاه این کشور خواست که از قیام فلسطینیان حمایت کند. سفر او به کشورهای عربی باعث نگرانی انگلیسی هایی شد که قرار بود حاکمیت فلسطین را به صهیونیست ها بسپارند. به محض بازگشت الحسینی به فلسطین، انگلیسی ها او را از مقام مفتی بیت المقدس عزل کرده و سعی کردند دستگیرش کنند. امین به سوریه گریخت و از آنجا به لبنان رفت. بعد از مدتی مبارزه در لبنان و تشکیل نخستین حلقه های مقاومت فلسطین، از لبنان هم گریخت و به عراق رفت.

اتحاد مُفتی با هیتلر؛ تشکیل گردان نازی های مسلمان

21031101000504_Org

حاج امین الحسینی در سال 1940 یا 1941 به عراق رفت. در آن زمان، جنگ جهانی دوم شروع شده بود و ایده «نازیسم» سخت مورد پسند گروه های مخالف انگلیس قرار داشت. حاج امین الحسینی که حالا می دانست انگلیس حامی صهیونیست هاست و فقط با نابودی بریتانیا، قدس آزاد می شود، به مخالفان انگلیس روی آورد. اگرچه سال ها بعد، ناسیونالیست های عرب به سوسیالیسم شوروی روی آوردند و نطفه حزب «بعث» را تشکیل دادند، اما در سال 1941، گروهی از مبارزان و روشنفکران عراقی، ورژن سوسیالیستی هیتلر را بیشتر می پسندیدند. در عراق، رشید عالی گیلانی، سنت نازیسم عربی را پایه گذاشت. او که مدتی هم نخست وزیر عراق بود، سعی کرد از طریق رابطه با هیتلر، با بریتانیا بجنگد. امین الحسینی در زمان حضورش در عراق، سخت شیفته مشی سیاسی گیلانی بود و اگرچه از قبل، ایده اتحاد با هیتلر را در سر می پروراند اما از طریق گیلانی توانست رابطه با نازی ها را به طور جدی پیگیری کند.

بعد از سقوط دولت گیلانی و فرار او به برلین، جان امین الحسینی نیز در خطر افتاد و مجبور شد به ایران بگریزد. در ایران، ماموران سفارت ایتالیا، امین الحسینی را به ترکیه بردند و او بعد از سفر به ترکیه توانست مخفیانه راهی اروپا شود.

739296

امین الحسینی در اروپا با موسولینی و هیتلر ملاقات کرد و سخت تحت تاثیر دشمنان بزرگ بریتانیا قرار گرفت. عقاید ضدیهودی هیتلر، امین الحسینی را مجذوب کرد و او به شرط آزادسازی فلسطین از چنگال یهودیان توسط نازی ها، قول داد که شاخه اسلامی وافن اس اس را تشکیل دهد.

امین الحسینی برای تشکیل شاخه اسلامی حزب نازی راهی بوسنی و هرزگوبین شد. در آنجا میان مسلمانان و صرب ها درگیری های شدیدی شکل گرفته بود و امین الحسینی تلاش کرد از طریق سر و سامان دادن به چریک های مسلمان بوسنی، شاخه اسلامی نازی ها را تشکیل دهد. در آنجا عقاید تند و ضد یهودی امین الحسینی اوج گرفت اما باید این را پذیرفت که هرگز الحسینی نفوذ زیادی بر هیتلر نداشت و رهبر نازی ها کسی نبود که برای قتل عام یهودیان از فردی مانند امین الحسینی اجازه بگیرد. به گفته بسیاری از مورخان، هیتلر امین الحسینی را بازیچه قرار داده بود و سعی می کرد از طریق او، بالکان را در اختیار بگیرد؛ امین الحسینی نیز به این مساله پی برده بود و در سال های پایانی جنگ جهانی دوم از اتحاد با هیتلر و خدمت به او اظهار پشیمانی کرد.

سالهای پایانی عمر امین؛ ادامه جنگ با وجود طعنه ها

unnamed

بعد از پایان جنگ جهانی دوم، امین الحسینی گریخت اما توسط نیروهای فرانسوی دستگیر و به پاریس فرستاده شد. در پاریس، صهیونیست‌ ها قصد جان وی را کردند، اما در ترورش موفق نشدند. دولت فرانسه که سعی داشت با حکام خاورمیانه رابطه دوستانه برقرار کند، از تسلیم وی به انگلیسی ها خودداری کرد. امین مدتی در زندان فرانسه بود اما با تلاش پادشاه مغرب در می ۱۹۴۶آزاد شد و به قاهره رفت.

بعد از حضور در قاهره، حیات امین الحسینی وارد دوره جدیدی شد. او سعی کرد ایده «ارتش بزرگ عربی» را اجرایی کند. با وجود عزم راسخ امین الحسینی، اما او حالا دشمنان بزرگی داشت. اجرایی شدن طرح ایده «ارتش بزرگ عربی» احتیاج به همکاری سوسیالیست های عرب داشت که حالا بزرگترین اپوزیسیون پادشاهان بودند. سوسیالیست ها نیز به علت سابقه همکاری عمیق امین الحسینی با هیتلر حاضر نبودند او را در میان جمع خود راه دهند. با قدرت گرفتن سوسیالیست ها در کشورهای مختلف عربی، وضع امین الحسینی بدتر شد. او در زمان جمال عبدالناصر، سعی کرد با دولت مصر همکاری کند اما سوابق سیاسی اش باعث دوری ناصر از او شد. با این حال، امین از جنگ 6 روزه و جنگ های بعدی اعراب با اسرائیل حمایت کرد.

F_O3mQRWQAAl7fU.jpg_large

 

امین در سال های پایانی عمرش کار سیاسی و فرهنگی خود را ادامه داد. او صدها کنفرانس و گردهمایی برگزار کرد تا سران کشورهای اسلامی را ترغیب به مبارزه با اسرائیل کند. امین در ۱۹۵۱ ریاست کنگره جهان اسلام در کراچی و در سال بعد ریاست کنگره علمای پاکستان را به عهده گرفت. او سه سال بعد در راس هیاتی فلسطینی در کنفرانس باندونگ شرکت کرد. او در ۱۹۶۲ از هند، پاکستان، مغرب، تونس، لیبی و الجزایر دیدار کرد و در همین سال، به رئیس کنگره جهان اسلام انتخاب شد. وی چندی بعد با عنوان رئیس کنفرانس اسلامی مسلمانان خاور دور به مالزی سفر کرد. امین همزمان تلاش کرد مسیحیان و یهودیان ضد اسرائیل را دور خود جمع کند و یک اتحادیه بین الادیانی برای اتحاد دین مداران علیه اسرائیل تشکیل دهد.

محمد امین الحسینی سرانجام در ۱۳ تیر ۱۳۵۳ مصادف ۴ ژوئیه ۱۹۷۴ در بیروت درگذشت. تشییع جنازه او با وجود مخالفان و منتقدان زیادش، بسیار باشکوه بود. او در مقبرة الشهدای شهر بیروت دفن شد.

 

منبع: خبر فوری
ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه