مقتول میگفت ۲۰ ایرانی را کشته و من را هم میخواهد بکشد
مرد جوان که در جدال خیابانی با مرد افغان وی را به خاطر فحاشی کشته بود با جلب رضایت اولیای دم از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
ساعت ۱۶ بیستم اسفند ماه سال ۱۴۰۰ به ماموران کلانتری ۱۷۵ باقرشهر خبر رسید جدال خونین در روستای قمصر در بخش کهریزک به خون کشیده شده و پسری افغان به نام بسم الله چاقو خورده و به بیمارستان منتقل شده است.
ماموران پیگیر ماجرا شدند و به تحقیق پرداختند. شواهد نشان میداد بسم الله در درگیری با مرد ایرانی به نام امیر زخمی شد.
تلاش برای ردیابی مرد ایرانی آغاز شده بود که از بیمارستان خبر رسید بسم الله به خاطر شدت خونریزی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شده است.
با مرگ این مرد، پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت و تحقیقات بر ردیابی عامل جنایت متمرکز شد.
پشیمانی از قتل مرد افغان
دو روز از این ماجرا نگذشته بود که ماموران رد امیر را در حاشیه روستای قمصر یافتند و وی را بازداشت کردند. امیر به جدال خیابانی با پسر افغان اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.
وی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
نخستین دادگاه
در ابتدای جلسه اولیای دم بسم الله درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس امیر روبه روی قضات ایستاد و به تشریح ماجرا پرداخت.
وی گفت: آن روز در بلوار قمصر در حال پیادهروی بودم که بسم الله را برای اولین بار دیدم. باور کنید من قبلاً هرگز او را ندیده بودم و هیچ خصومتی به او نداشتم. او در حال فحاشی بود. در خیابان راه میرفت و فریاد میکشید و ناسزا میگفت. به همین خاطر به او اعتراض کردم. من جلو رفتم و گفتم بهتر است در خیابان فحاشی نکند. اما او فریاد زد و گفت: «به من دست نزن. مرد کثیف». او شروع به فحاشی به ایرانیها کرد. او میگفت ۲۰ ایرانی را در افغانستان کشته و دل خوشی از ایرانیها ندارد. من که از شنیدن حرفهای او عصبانی شده بودم به او گفتم بهتر است به بیابانهای خلوت برویم و آنجا با هم دعوا کنیم. من میخواستم دوربینهای مداربسته تصویر درگیری ما را ضبط نکنند. اما او یکباره به سمتم حمله ور شد و من با چاقویی که همراه داشتم یک ضربه به دستش زدم. او میخواست مرا بزند که دومین ضربه با قفسه سینه او برخورد کرد. پسر افغان حدود ۲۰ متر آن طرفتر رفت و روی زمین افتاد و من که ترسیده بودم از محل فرار کردم.
وی درباره حمل چاقو گفت: باور کنید من همیشه چاقو همراه نداشتم. آن روز اتفاقی چاقو را در جیبم گذاشته بودم. چون میخواستم مرغ بخرم و آن را با دوستانم کباب کنیم و بخوریم.
متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود ابراز پشیمانی کرد و گفت: حرفهای بسم الله باعث شد چاقو بکشم. او حرفهای بدی به من و ایرانیها زد. به همین خاطر کنترل اعصابم را از دست دادم. من قصد کشتن او را نداشتم. من شرمنده اولیای دم هستم و عاجزانه از آنها تقاضا دارم به خاطر خانواده ام مرا ببخشند. من میدانم مرتکب اشتباه بزرگی شده ام، اما حالا پشیمان هستم.
بخشش در دادگاه
در این میان قضات دادگاه اولیای دم را به صلح و سازش دعوت کردند.
ابراز پشیمانی متهم و اظهارات قضات، دل اولیای دم را نرم کرد و آنها از قصاص گذشتند و به امیر زندگی دوباره بخشیدند.
با اعلام گذشته اولیای دم، پرونده به دادسرا برگردانده شد تا این بار امیر از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
محاکمه دوباره
متهم طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی و از جنبه عمومی جرم این بار در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در این جلسه امیر ابراز پشیمانی کرد و گفت: بسم الله حرفهای بدی درباره ایرانیها به زبان آورد که موجب شد کنترل اعصابم را از دست بدهم. او میگفت تا حالا ۲۰ ایرانی را رد افغانستان کشته و از قتل من هم ترسی ندارد. به همین خاطر با او درگیر شدم.
وی ادامه داد: من و خانواده ام با تلاش زیاد و پرداخت دیه توانستیم رضایت خانواده بسم الله را جلب کنیم. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قایل شوند تا زودتر آزاد شوم. من از قتل بسم الله پشیمان هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا حکم صادر کنند. طبق قانون وی به ۳ تا ۱۰ سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.
نظر شما