بوروکرات های روشنفکر و نقش آنان در سیاست روسیه

میشوستین؛ سلاح قدرتمند ولادیمیر/ این مرد جانشین ولادیمیر پوتین می شود؟

نمونه اعلی بوروکرات های روشنفکر در روسیه کنونی، میخائیل میشوستین، نخست وزیر فعلی پوتین است که نقش برجسته ای در حفظ چارچوب اقتصادی روسیه در زمان جنگ دارد.

پایگاه نشنال اینترست آمریکا تحلیلی مفصل و جامع درباره آینده قدرت و ساختار آن در فدراسیون روسیه نوشته است. این تحلیل که به قلم کریس موندی (Chris Monday) است،  مروری تاریخی بر ساختار قدرت در روسیه دارد و سعی می کند از راستای آن، به تحلیل آینده قدرت در این کشور بپردازد.

بوروکرات های روشنفکر چه کسانی هستند؟

کریس موندی معتقد است همواره در بطن ساختار قدرت در روسیه، یک طبقه "بوروکرات روشنفکر" (enlightened bureaucrats)‌ وجود دارد که اگرچه در راس قدرت نیست و نمی تواند ظهور حداکثری داشته باشد اما در مواقع بحران و به خصوص جنگ، مانع از سقوط دولت روسیه می شود.

موندی در ابتدای مقاله مفصلش در رابطه با جایگاه این طبقه مهم می نویسد: "همانطور که واسیلی کلیچفسکی مورخ مشهور نشان داد، جنگ، چندین بار اصلاحات را در تاریخ روسیه ضروری کرده است. به پتر کبیر، کاترین کبیر، الکساندر دوم و حتی گورباچف ​​نکاه کنید. ابتکارات و اصلاحات آنها به طبقه ای منحصربفرد متکی بود، طبقه ای که بروس لینکلن، مورخ مشهور آن را «بوروکرات های روشنفکر» می نامد. این طبقه نقش مهمی در اداره دولت ایفا می کنند اما هرگز به عنوان رهبران ارشد شناخته نمی شوند. این مدیران به لطف دانش منحصر به فرد و تخصصی خود وارد ساختار قدرت می شوند. وظیفه آنها تقویت اقتصاد در زمان درگیری های طولانی مدت و در عین حال اجتناب از هرگونه اصلاح اساسی یا انقلاب درونی است."

نویسنده تاکید دارد که طبقه بوروکرات های روشنفکر واسطه ای بین حکام دیکتاتور و عوام بی سواد و فقیر هستند که درکی از دولت و کشور و اقتصاد ندارند. این طبقه در عین اصلاح حداقلی جلوی فروپاشی سیستم را می گیرند. تزارهای روسیه، دبیران کل اتحاد جماهیر شوروی و ولادیمیر پوتین همگی به نحوی با یک معضل بزرگ مواجه شده‌اند: سیستم ناکارآمد و فاسد است، اما اصلاحات خطر تخریب پایه‌های قدرت دولتی را به دنبال دارد. به همین دلیل، باید اصلاحات حداقلی و گام به گام را دنبال کرد. احتمالاً تنها رهبری که تلاش کرد اصلاحات اساسی و حداکثری انجام دهد، آخرین رهبر شوروی، میخائیل گورباچف ​​بود که تا امروز نیز مورد طعن و تمسخر قرار گرفته و عامل فروپاشی شوروی شناخته می شود.

مثال های زیادی از نقش بوروکرات های روشنفکر در ساختار قدرت روسیه وجود دارد. یک نمونه اعلی گئورگ کانکرین است که در زمان جنگ های روسیه و ناپلئون جلوی فروپاشی اقتصادی روسیه را گرفت.

نویسنده نشنال اینترست می نویسد: کانکرین با صرفه‌جویی در بودجه و ایجاد یک سیاست پولی سفت و سخت، اقتصاد روسیه را برای جنگ آماده کرد. کانکرین، که هر روز با تزار ملاقات می‌کرد، به دلیل رابطه شخصی‌اش با پادشاه، حق منحصربه‌فردی برای بیان عقیده‌اش داشت. و در عین حال، قدرت نفوذ بر تزار را داشت... دیگر بوروکرات های مشهور تزاری و شوروی عبارتند از پیوتر استولیپین، که تحت رهبری نیکولای دوم، خصوصی‌سازی جزئی زمین را رهبری کرد. سرگئی ویت، که روبل را تبدیل‌پذیر کرد و راه‌آهن سیبری را راه‌اندازی نمود. الکسی کوسیگین، نخست وزیر شوروی، که دفتر سیاسی برژنف را تحت فشار قرار داد تا اصلاحات اداری دولت را آغاز کند. برای نزدیک به یک دهه، دوست پوتین، وزیر دارایی سابقش، الکسی کودرین، از طرفداران کانکرین، مظهر و سمبل سیاستمداران بوروکرات "روشنفکر" بود."

نویسنده معتقد است نمونه اعلی بوروکرات های روشنفکر در روسیه کنونی، میخائیل میشوستین، نخست وزیر فعلی پوتین است که نقش برجسته ای در حفظ چارچوب اقتصادی روسیه در زمان جنگ دارد.

میشوستین کیست؟

نویسنده معتقد است طبقه بوروکرات روشنفکر روسی قدرت نفوذ زیادی در این کشور دارند و چنین نیست که در مقابل کا گ ب یا پوتین تسلیم محض باشند. موندی می نویسد: "این یک کلیشه ژورنالیستی است که فرض کنیم کا گ ب روسیه را اداره می کند. در واقع، میشوستین، کودرین (رئیس سابق اتاق بازرگانی و وزیر سابق دارایی) و جانشین او به عنوان وزیر دارایی، الویرا نایبویلینا و سایر تکنوکرات‌های اطراف پوتین، از قدرت شخصی قابل توجهی برخوردارند. آنها شبکه ای قدرتمند را رهبری کرده و نفوذ زیادی در دولت دارند."

نویسنده معتقد است اداره کننده حقیقی دولت روسیه بوروکرات های روشنفکر هستند نه نظامیان:

"در حالی که رهبران نظامی روسیه به وضوح عملکرد ضعیفی از خود نشان داده‌اند، شعبده بازان مالی روسیه می‌توانند به موفقیت‌های غیرقابل انکار خود ببالند. با وجود تحریم‌های شدید غرب، سوپرمارکت‌های روسیه پر از کالا هستند. همچنین، تولیدات نظامی روسیه به طور قابل توجهی افزایش یافته است."

نویسنده تاکید دارد که قدرت رهبری میشوستین در دوران حضورش در دولت تاثیر زیادی بر وضع فعلی روسیه داشته است.

موندی سپس به زندگی نخست وزیر روسیه می پردازد و جایگاه اجتماعی او را یاد آور می شود:

"پدر میشوستین، ولادیمیر مویسه ایچ میشوستین، یک افسر کا گ ب (KGB ) بود که بیشتر دوران حرفه ای خود را در  یک شرکت هواپیمایی کار می کرد. میخائیل که در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 به عنوان مهندس سیستم آموزش پرواز، در باشگاه کامپیوتر بین المللی کار می کرد آرام آرام ترفیع یافت و در نهایت یکی از مالکین ICC و رئیس هیئت مدیره آن شد. "

نویسنده سپس به موفقیت های اقتصادی میشوستین در دوران خدمتش در دولت اشاره می کند و او را "رهبر انقلاب مالیاتی روسیه" می نامد:

"فعالیت ده ساله میشوستین به عنوان رئیس خدمات مالیاتی فدرال موفقیت بزرگی برای او بود. از آنجایی که الکسی کودرین به نحو برجسته ای به عنوان یکی از برترین وزرای دارایی جهان شناخته می شد، میشوستین نیز شهرتی مشابه در زمینه مالیات به دست آورد. میشوستین یک سیستم بایگانی آنلاین در روسیه ایجاد کرد. او موفق شد انبوهی از کاغذ بازی های بی فایده را حذف کند. این اقدام شاهکاری بود که آلمان و ایالات متحده هنوز به آن دست نیافته اند. میشوستین با نظارت بر ۱۵۰ هزار کارمند، توانست درآمد مالیاتی را سه برابر کند. در سال ۲۰۱۹، خبرنگار فایننشال تایمز از دستاوردهای میشوستین تمجید کرد و نوشت: این آینده اداره های مالیات در جهان است: دیجیتال، سریع و بدون اظهارنامه مالیاتی. مقامات مالیاتی، رسید هر تراکنش در روسیه، از سنت پترزبورگ تا ولادی وستوک را در عرض 90 ثانیه دریافت می کنند."

میشوستین رهبر بعدی روسیه است؟

نشنال اینترست در بخشی از مقاله مفصل خود تاکید دارد که میشوستین مخالف جنگ اوکراین بوده است اما آرام آرام از مخالفت خود کم کرده و سعی نموده بر تخصص خود یعنی اقتصاد در دوران جنگ تمرکز کند:

"میشوستین در مورد طرح تهاجم کامل به اوکراین سکوت کرد. در جریان بحث پوتین با اعضاء کابینه اش در آستانه تهاجم بزرگ در 21 فوریه 2022، میشوستین خواستار " تمام شدن سریع عملیات" شد و تاکید کرد که فقط زمانی که دیپلماسی کارایی خود را کاملا از دست داده باشد، روسیه باید استقلال جمهوری دونتسک را به رسمیت بشناسد. زمانی که حامی او، سرگئی ناریشکین، سخنان مشابهی را در این جلسه ابراز کرد، پوتین خشمگین شد. میشوستین تا ماه‌ها پس از تهاجم به هیچ وجه از عبارت «عملیات ویژه» استفاده نکرد و تنها به برخی «چالش‌های خارجی» یا «وضعیت سیاسی کنونی» اشاره کرد.  به همین دلیل، برخی او را رهبر غیررسمی جناح میانه رو و صلح طلب خواندند."

با این حال، نشنال اینترست تاکید دارد که اقدامی از جانب میشوستین صورت نمی گیرد و او مانند سایر بوروکرات های روشنفکر ترجیح می دهد تکنوکرات باقی مانده و در سطح بالا، وارد سیاست نشود. از این رو غرب نمی تواند امیدی به قیام او علیه پوتین داشته باشد اما اگر او در آینده رئیس جمهور روسیه شود ممکن است وضعیت بهبود یابد.

ارسال به دیگران :

نظر شما

تازه